|
|
تحلیل نظام همبستگی اجتماعی در اندیشه های حکومتی امام علی علیه السلام و مقایسه آن با نظریه همبستگی امیل دورکیم
|
|
|
|
|
نویسنده
|
باصری علی ,صدریه پیام
|
منبع
|
پژوهش هاي نهج البلاغه - 1398 - دوره : 18 - شماره : 62 - صفحه:167 -188
|
چکیده
|
یکی از مباحث مهم در رابطه با نظام اجتماعی توجه به عوامل همبستگی اجتماعی است. در این مقاله تحلیل نظام همبستگی در اندیشه حکومتی امام علیj و مقایسه آن با نظریه همبستگی اجتماعی امیل دورکیم مدنظر است. امام علی علیه السلام در سال 36ق با رجوع قاطبه مردم، زمام حکومت را در شرایطی عهدهدار شد که نظام اجتماعی از هم گسیخته و چنددستگی در آن حکمفرما بود. ازاینرو از ضروریترین امور، ایجاد همبستگی در سطوح مختلف جامعه به نظر میرسید. نحوۀ ایجاد همبستگی در سیره امام علیj و مطاوی نهجالبلاغه مشهود است. امام علی علیه السلام کوشید با ایجاد و بازتعریف و سازماندهی مفاهیمی چون: جامعه، حقوق، انسان، عدالت، سیاست، امت و امت واحده جهتبخشی نوینی در همبستگی ایجاد کند. در میان نظریهپردازان جامعهشناسی، امیل دورکیم نخستین کسی است که نظریه همبستگی و نقش آن در جامعه را مورد مطالعه قرارداد و چارچوبی نظری برای آن مطرح نمود. در این پژوهش که به شیوه تحلیلی – اسنادی صورت گرفته، مشخص شد، با توجه به مباحث مطروحه هرچند اختلافاتی از جنبههای نظری میان اندیشههای امام علیj و امیل دورکیم وجود دارد، اما در بعد همبستگی، شاخصهای مشترک وجود دارد؛ شاخص اصلی تفاوت این است که امام علی علیه السلام در جایگاه حاکم کوشید جامعه عصر خود را به سمت همبستگی ارگانیک ارتقا بخشد. همچنین توجه به تقسیم کار اجتماعی نیز مد نظر است. در اندیشۀ امام علی علیه السلام ارزشهای اسلامی بهویژه مفهوم عدالت همواره معنادار بوده و بر اساس آن نوعی همبستگی در جامعه شکل میگیرد. در منظر دورکیم وجدان جمعی است که میتواند منجر به همبستگی اجتماعی شود.
|
کلیدواژه
|
امام علی علیه السلام، امیل دورکیم، همبستگی اجتماعی، جامعه، امت واحده، عدالت
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی, گروه مردم شناسی, دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران, ایران
|
پست الکترونیکی
|
psepost09@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Analysis of Social Solidarity System in Administrative Ideas of Imam Ali (AS) and Its Comparision with Emile Durkheim’s Theory of Correlation
|
|
|
Authors
|
|
Abstract
|
One of the important issues which should be considered about the social system is factors of social solidarity, in this article analyses the system of solidarity in the administrative ideas of Imam Ali (A.S.) and its comparison with the theory of social solidarity of Emil Durkheim. Imam Ali (A.S.) in 36 AH, with the people’s vote, took over the government in a situation where the social system was fragmented and divided. Therefore, the creation of solidarity at different levels of society seemed to be necessary. Similarities between creating solidarity in Imam Ali (A.S.) approach and Nahj al-Balaghah are evident. He tried to create a new direction in solidarity by redefining and organizing concepts such as society, rights, human beings, justice, politics, ummah, and a single ummah. Among sociological theorists, Emile Durkheim was the first who studied the theory of correlation and its role in society and provided a theoretical framework. In this research, which was done in an analytical-documentary way, it was indicated that according to the raised issues. However, there are differences in theoretical aspects between the ideas of Imam Ali (A.S.) and Emil Durkheim, but in the correlation dimension, there are common characteristics. The main indicator of the difference is that in his ruling position, Imam Ali tried to promote the society of his time towards organic solidarity, he also used to pay attention to the division of social work. In Imam Ali’s (AS) thought, Islamic values, especially the concept of justice, have always been meaningful, and based on it, a kind of solidarity is formed in society. In Durkheim’s view, it is the collective conscience that can lead to social solidarity.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|