|
|
«عیار» و «اساس» در اسلامی بودن تمدّن
|
|
|
|
|
نویسنده
|
بابایی حبیب الله
|
منبع
|
نقد و نظر - 1394 - دوره : 20 - شماره : 4 - صفحه:31 -54
|
|
|
چکیده
|
آیا ملاک دینیبودن یک تمدن و از جمله تمدن اسلامی، امور باطنی و ایمانی در آن تمدن است یا ابعاد ظاهری و دینی هر تمدنی ملاک دینی بودن آن را به دست میدهد؟ مدعای این مقاله آن است که تمدن اسلامی از نقطه اسلام و امور ظاهری دینی آغاز میشود (عیار تمدن اسلامی) و در نقطه ایمان و امور باطنی دینی به کمال میرسد (اساس تمدن اسلامی). اسلام (از به زبان آوردن شهادتین تا عمل به مناسک دینی) بهعنوان آسانترین معیار میتواند امت اسلامی را در گستردهترین مقیاس (با بیشترین کمیت و چهبسا کمترین کیفیت در نظام مناسبات انسانی) در کنار هم گردآورد، ولی تمرین اسلام و التزام به ظواهر دینی زمینه را برای رشد و تعمیق امور باطنی و ایمانی هموار میکند و دستکم برخی از مسلمانان را به اوج کمال دینی میرساند (بیشترین کیفیت با کمیتی کمتر در نظام مناسبات انسانی). هرچند ظاهر اسلامی و دینی، هم در آغاز و هم در نقطه پایان، ملاکِ اسلامیبودن تمدن در سطح کلان خواهد بود، اسلامِ تهی از ایمان با اسلام برآمده از ایمان به لحاظ سطح، قلمرو و ژرفا متفاوت خواهند بود و در تنظیم مناسبات انسانی هم نقش اسلامِ برخاسته از ایمان بسیار تاثیرگذارتر خواهد بود.
|
کلیدواژه
|
تمدن، اسلام، ایمان، غیب و اخوت انسانی
|
آدرس
|
پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
habz109@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Measure and Foundation in the Islamity of Civilization
|
|
|
Authors
|
Babaei Habibollah
|
Abstract
|
What is criterion for the Islamity of the Islamic civilization? Is it faith (Internal feature) or Islam (External factor)? Emphasizing on Islam as an external issue could result in hypocrisy, and highlighting faith (Iman) might conduce to excommunication (Takfir) in the civilization. In order to resolve this dilemma, I will argue that Islamic civilization (in theory and in reality), starts from minimum Islam to include as many people as members of the Muslim Ummah, then it develops by faith and internal practices. These practices are spiritual trainings, by which hypocrisy can be removed. At the same time, it is essential and fundamental to pave the way for faithfoster by spiritual rituals. Although social faith and faithful civilization is the peak point of the Islamic civilization but faith per se (without external signs) cannot be evaluated on individual and social scales. Based on this, on the contrary to excommunicators, Islam is the single way for the recognition of Islamity in the civilization, and Iman is the way not for evaluation and inquisition, but for flourishing of humanity on individual and social scale to make interhuman relationships that is the hard core of every civilization.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|