>
Fa   |   Ar   |   En
   استعاره‌های تن در مثنوی  
   
نویسنده علیپور ابراهیم
منبع نقد و نظر - 1392 - دوره : 18 - شماره : 1 - صفحه:153 -175
چکیده    رابطه میان نفس و بدن از جمله مهم‌ترین موضوعات مثنوی معنوی اثر ماندگار جلال‌الدین محمدبلخی است که بیش از هزار بیت را به خود اختصاص داده است. واژگان نفس، تن‌، بدن، جسم، روح، روان، جان و مرگ کاربرد‌های فراوانی در مثنوی دارند. اصطلاح نفس در مولوی بیشتر کاربرد اخلاقی دارد و واژگانی چون روح، جان و روان به جای نفس فلسفی نشسته‌اند، و کاربست تن، جسم و بدن در مقابل جان و روان در اغلب ابیات مثنوی، و تفکیک هویت و نقش هر کدام نشان از نگاه دوگانه‌انگار مولوی به موضوع رابطه نفس و بدن دارد. با توجه به بیان تمثیلی مولوی و به‌کار بستن تشبیه و استعاره در معرفی نفس و بدن ـ که از مهم‌ترین روش‌ها در بیان مسایل پیچیده است ـ بهترین شیوه در نفس‌شناسی مولوی از طریق استعاره‌هاست. از این‌رو، در این مقاله سعی شده با بیان استعاره‌های تن، وجه شبه، پیش‌فرض‌ها و لوازم آن‌ در موضوع رابطه نفس و بدن بیان شود. مولوی تن را حجاب، قفس، خار، جماد، خاک حقیر، چراغ ضعیف، کنده و ... می‌داند که همه این استعاره‌ها حکایت از نگاه منفی به تن و جسم در مقابل جان و روان دارد. وی تنها راه نجات انسان و تنها طریق نیل به حیات ابدی و روحانی را ترک تن می‌داند و راه‌های خلاصی از زندان تن را ترک شهوات، حرص و آز، رذایل و اتصاف به صفات الهی و ربانی معرفی می‌کند.
کلیدواژه نفس ,بدن ,تن ,جان ,روح ,حجاب ,قفس ,جسم ,جماد ,سقیم
آدرس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی, ایران
پست الکترونیکی alipoor969@yahoo.com
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved