|
|
بررسی تطبیقی هستیشناسیمعنا در دیدگاه فیض کاشانی و علامه طباطبایی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
منصورسمایی محمدجواد ,مهدوی راد محمد علی ,پوررستمی حامد
|
منبع
|
نقد و نظر - 1399 - دوره : 25 - شماره : 3 - صفحه:97 -126
|
چکیده
|
هستیشناسی معنا در پیِ یافتن حقیقت و ماهیت معنای الفاظ و به بیان دیگر در جستجوی چیستی معناست. اندیشمندان غربی به این مسئله توجه کرده و نظریههای گوناگونی همچون نظریه مصداقی، تصوری، تصویری و... برای معنا مطرح کردهاند. با توجه به جایگاه ویژۀ این بحث در تفسیر قرآن و دانش اصول فقه و برخی مباحث کلامی، تبیین دیدگاه دانشمندان مسلمان دربارۀ آن ضروری است. به همین جهت در این مقاله، با روش توصیفی تحلیلی، آرای دو تن از عالمان و مفسران برجستۀ شیعه، یعنی فیض کاشانی و علامه طباطبایی بازخوانی و تبیین شده است. با بررسی «نظریۀ روح معنا» که از نظریههای مهم ایشان در تفسیر قرآن است و هر دو مفسر بر آن اصرار دارند و اشتراکات فراوانی در دیدگاه آنان دیده میشود، اثبات شده است این نظریه که برخی در صدد بهدستآوردن نظریه معنا از آن بودهاند، نمیتواند به عنوان «نظریه معنا» پذیرفته شود؛ زیرا پاسخی به پرسش چیستی معنا ارائه نمیدهد. نتیجه اینکه بهرغم وجود عبارتهایی در آرای ایشان که نشان از تمایل به نظریۀ مصداقی یا تصویری معنا دارد، هر دو مفسر تنها نظریۀ ایدهای (تصوری) معنا را معتبر میدانند.
|
کلیدواژه
|
چیستی معنا، نظریه معنا، هستیشناسی معنا، فیض کاشانی، علامه طباطبایی
|
آدرس
|
دانشگاه تهران (پردیس فارابی), دانشکده الهیات, گروه شیعه شناسی, ایران, دانشگاه تهرانگروه شیعه شناسی, دانشگاه تهران (پردیس فارابی), دانشکده الهیات, ایران, دانشگاه تهرانگروه شیعه شناسی, دانشگاه تهران (پردیس فارابی), دانشکده الهیات, ایران
|
پست الکترونیکی
|
purrostami@ut.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
A Comparative Study of the Ontology of Meaning in the Views of Fayḍ Kāshānī and ‘Allāma Ṭabāṭabā’ī
|
|
|
Authors
|
Mansoorsamaei Mohammad Javad ,Mahdavirad Mohammad Ali ,Purrostami Hamed
|
Abstract
|
The ontology of meaning seeks to find the truth and nature of the meanings of words; that is, it search the nature of meaning. Western intellectuals have dealt with the problem, providing a variety of theories in this regard, such as the token theory, the conceptual theory, the pictorial theory, and so on. Given the particular position of the issue in Quranic exegesis, the principles of jurisprudence, and certain theological problems, Muslim scholars need to provide an account for it. Thus, in this paper we deploy the descriptiveanalytic method to reread and account for the views of two prominent Shiite scholars and exegetes, Fayḍ Kāshānī and ‘Allāma Ṭabāṭabā’ī. Having considered their theory of the “spirit of meaning”—which is an important theory in Quranic exegesis and on which both insist, with remarkable agreements between the two views—we argue that this cannot be endorsed as a “theory of meaning” although some people have tried to derive a theory of meaning from it, since it offers no answer to the question of what meaning is. On this account, although there are statements in their work which might imply their inclination toward a token or pictorial theory of meaning, they both endorse only the ideational (conceptual) theory of meaning.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|