>
Fa   |   Ar   |   En
   نقد ارسطو از نظریه سقراطی - افلاطونی وحدت فضیلت و معرفت  
   
نویسنده برنجکار رضا
منبع نامه مفيد - 1381 - دوره : 8 - شماره : 34 - صفحه:49 -66
فایل تمام متن
چکیده    تحلیل فضیلت و ارتباط آن با معرفت از مباحث مهم فلسفه اخلاق است که نحوه برداشت آن در علم اخلاق نیز موثر است. سقراط که گاه او را موسس فلسفه و پدر فلسفه اخلاق می نامند( فرانکنا،20:1376) فضیلت را لازمه معرفت می دانست و بر آن بود که اگر کسی خوب و بد را از هم باز شناسد، هیچ عاملی نمی تواند او را به عملی بر خلاف معرفتش وادار سازد. پس از سقراط دیگر فلاسفه در مقابل این نظر واکنش نشان دادند. شاگرد او افلاطون نظریه استادش را پذیرفت، اما شاگرد افلاطون، ارسطو، نظریه سقراط را انکار کرد و به تفصیل به نقد و بررسی آن پرداخت. هدف اصلی این مقاله بیان نقدهای ارسطو بر نظریه سقراط است. این نقدها از یک سو دیدگاه ارسطو را در موضوع مورد بحث، تبیین می کند و از سوی دیگر با طرح احتمالات مختلف درباره نظریه سقراط و نقد و بررسی آنها، پرتوی بر نظریه سقراط می افکند. مهمترین نقد ارسطو، بر نظریه سقراط این است که این نظریه ، تاثیر گرایشها و انفعالات نفسانی بر اعمال را نادیده می گیرد. نکته قابل توجه این است که به نظر می رسد، ارسطو درنقد یکی از تقریرهای نظریه سقراط، خود را ناتوان از ارائه ردی قاطع می بیند و در مقابل آن تسلیم می شود.
کلیدواژه فضیلت، معرفت، قاعده عقلی، پندار، تخیل
آدرس دانشگاه تهران, مجتمع آموزش عالی قم, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved