جایگاه آگاهی در نظریات جامعهشناختی با تاکید بر دو رویکرد کلگرایی و تفسیرگرایی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
مفیدبجنوردی مجید
|
منبع
|
معرفت - 1402 - دوره : 32 - شماره : 5 - صفحه:63 -72
|
چکیده
|
مسئله آگاهی انسان، زمانی به کانون بحث در نظریات جامعهشناختی تبدیل شد که نظریات کلگرایانهای همچون آگوست کنت، دورکیم، کارکردگرایان و... این عنصر را در مطالعۀ جامعه نادیده گرفته و سبب شکلگیری رویکرد تفسیرگرایی و تاکید آن بر اهمیت آگاهی در مطالعۀ جامعهشناختی شدند. دو رویکرد کلگرایی و تفسیرگرایی با تقابل با هم، اکثر نظریات جامعهشناختی را دربرمیگیرند و پژوهش حاضر با روش تحلیلی و با هدف شناسایی کاستیهای دو رویکرد در تحلیل آگاهی، به بررسی جایگاه این مسئله در نظریات برخاسته از این دو رویکرد میپردازد؛ و درنهایت، نگاهی انتقادی از منظر فلسفۀ اسلامی دارد. نظریات کلگرا با رویکرد طبیعتگرایی، آگاهی را از تحلیل جامعهشناختی کنار نهاده و بهدنبال عوامل زیربنایی شکلدهنده آگاهی هستند. تفسیرگرایان نیز که از آگاهی آغاز و بر عاملیت ذهن و فهم کنشگر تاکید دارند؛ سرانجام قائل به سلطۀ جامعه بر آگاهی و حرکت بهسمت نوعی ایدهآلیسم میگردند. فلسفۀ اسلامی با مباحثی چون اتحاد علم و عالم و معلوم، تجرد ادراک و حرکت جوهری نفس، بدون آنکه دچار ایدهآلیسم شود، به تحلیل آگاهی و جایگاه کانونی آن در نظریه اجتماعی میپردازد؛ بهگونهای که ماهیت و هستی جامعه و نظریهپردازی اجتماعی، منوط به تحلیل این عنصر بنیادی است.
|
کلیدواژه
|
آگاهی، تفسیرگرایی، کلگرایی، نظریۀ جامعهشناسی، فلسفۀ اسلامی
|
آدرس
|
دانشگاه باقرالعلوم (ع), ایران
|
پست الکترونیکی
|
3011367@gmail.com
|
|
|
|
|