|
|
تاملی نظری درباره نسبت آموزش عالی و همبستگی اجتماعی؛ مرور اجمالی تجربه مالزی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
کریمی علی
|
منبع
|
مطالعات ملي - 1390 - دوره : 12 - شماره : 0 - صفحه:77 -104
|
چکیده
|
با الهام از ایده «یادگیری دایمی»، آموزش به طور عام و آموزش عالی به طور خاص به شیوههای گوناگون بر فرایندها و الگوهای تعامل یا تقابل تاثیری اساسی دارند. همبستگی اجتماعی یکی از بارزترین فرایندهای تعاملی آموزش پایه تلقی میشود که محصول نقشآفرینی مستقیم و غیرمستقیم تمامی کارگزاران، روندها و ساختارهای اجتماعی و تاریخی بهویژه نهادهای آموزش عالی است. این نوشته با هدف فهم رابطه آموزش عالی و همبستگی اجتماعی و کاربست احتمالی نتایج آن در برنامهریزی آموزش عالی ایران و با محوریت این پرسش اصلی که نهاد آموزش عالی چگونه میتواند در تولید و ارتقای همبستگی اجتماعی سهم ایفا کند به نگارش درآمده است.دادههای این نوشته در بخش نخست با روش کتابخانهای و در بخش مطالعه موردی با تلفیقی از روش مشاهده و کتابخانهای و با الهام از چارچوب نظری اولنا و هینمن نگاشته شده است. طبق اصول چارچوب یاد شده نظام آموزش عالی از راه محتوای برنامه درسی، تولید و بازتولید فرهنگ و اخلاق دانشگاهی، ایجاد شبکههای پایدار، پایهگذاری سنتهای ثباتبخش، تولید اجماع درباره قراردادهای اجتماعی و آفرینش سرمایه اجتماعی باعث شکلگیری و تقویت همبستگی اجتماعی میشود. در جامعه مالزی نیز که زندگی اجتماعی در طول خطوط و تمایزات قومی جریان دارد، نظام آموزش عالی یکی از سازوکارهایی ساختاری است که برای پل زدن بین شکافها و تقلیل خطوط همبستگیزدای قومی به خدمت گرفته شده است. با الهام از این تجربه و آموزههای نظریههای فوق میتوان با نگاهی آسیبشناسانه به نظام آموزش عالی ایران کنونی نگریست و برای نیل به همبستگی اجتماعی افزونتر، بازنگری در شیوه جذب بومیگزینی و سرفصلهای دروس عمومی را یادآور شد.
|
کلیدواژه
|
آموزش عالی ,همبستگی اجتماعی ,ایران ,مالزی ,اولنا ,هینمن
|
آدرس
|
دانشگاه مازندران, ایران
|
پست الکترونیکی
|
akm10@umz.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|