مبانی اسلامی اقتدار فرهنگی

چکیدهاقتدار ملی از اصلی ترین ابزار برای میزان موفقیت نظام های سیاسی می باشد. از جمله مولفه های اقتدار ملی اقتدار فرهنگی می باشد که امام خامنه ای (مدظله العالی) آن را به مثابه اقتدار حقیقی نامیده اند. منشا قدرت در اسلام برگرفته از قدرت و حاکمیت الهی می باشد، که در سلسله طولی با نبوت رسول اکرم و ولایت ایمه هدی علیهم صلوات الله اجمعین و در زمان غیبت با مطلقه فقیه جامع الشرایط اعمال می گردد. از جمله این شیون تسری دادن فرهنگ اسلامی در کلیه مناسبات فردی و اجتماعی نظام جمهوری اسلامی ایران می باشد. مبانی اقتدار فرهنگی در هر نظام سیاسی منطبق با فرهنگ و تعالیم و اعتقادات آن نظام می باشد. در نظام اسلامی نیز باید این مبانی از اصول و آموزه های دینی استخراج گردد.در این مقاله تلاش شده است تا با استفاده از روش تحقیق کیفی و روش کتابخانه‌ای، بر اساس نظریه انسان در قرآن آیت الله جوادی آملی اصول اقتدار فرهنگی در اسلام بدست بیآید. این نظریه بر آن است که بر اساس تحلیل مراتب وجودی چهارگانه انسان از دانی‌ترین مراتب آن تا مراتب بالای معنوی و روحی و همچنین نظریه فطرت می توان به آن جنبه ای از وجود انسان دست یافت، که متاثر از اصول فرهنگی اسلامی، قابلیت رشد و تعالی پیدا کند. رشد و تعالی انسان، بر اساس فرهنگ اسلامی، باعث تحکیم انسجام ملی، و قدرت یافتن حاکمیت ملی می شود؛ و قدرت فرهنگی باعث تحکیم و توسعه اقتدار ملی می شود.