بررسی و سنجش نظریه علم الهی در فلسفه فارابی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
عباس زاده مهدی
|
منبع
|
حكمت سينوي - 1396 - دوره : 21 - شماره : 58 - صفحه:81 -102
|
|
|
چکیده
|
فارابی در آثارش از هر سه قسم علم الهی، به تفصیل بحث کرده است. به باور او، علم خدا به ذات خویش به نحو حضوری است. علم خدا به ممکنات در مقام ذات یا پیش از خلقت، از طریق علم به صور معقول اشیا در ذات خدا و لذا به نحو صوری ارتسامی و از سنخ علم اجمالی است. او به شبهه علم پیشین الهی و اختیار انسان نیز در ذیل این علم، پاسخ داده است. علم خدا به ممکنات در مقام فعل یا پس از خلقت، از طریق علم به اسباب و علل عالیه ممکنات، اشیا و امور جزئیِ ممکن را دربرمیگیرد و به نحو صوری ارتسامی و از سنخ علم اجمالی حاوی تفصیلات است. اما با رساله فصوص الحکم، اگر از آنِ فارابی دانسته شود، باب دیگری در علم الهی گشوده میشود. نظریه فارابی در علم الهی، در فلاسفه اسلامیِ بعدی، به ویژه ابنسینا تاثیر فراوان نهاده، اما برخی دیگر مانند سهروردی (شیخ اشراق) و عدهای از محققان معاصر، آن را نقد کردهاند. در نوشتار حاضر، اهم این نقدها تبیین و از دید نگارنده، مورد سنجش و ارزیابی قرار خواهند گرفت. در مجموع، نظریه فارابی از دید نگارنده، دارای نقاط قوّت و ضعف مهمی است.
|
کلیدواژه
|
فارابی، علم الهی، علم به ذات، علم ذاتی (علم پیشین)، علم فعلی
|
آدرس
|
پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی, گروه معرفت شناسی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
dr.abbaszadeh@iict.ac.ir
|
|
|
|
|