>
Fa   |   Ar   |   En
   استعارة مفهومی و مسئلة زیادت وجود بر ماهیت در فلسفة اسلامی  
   
نویسنده مومنی علی ,ایمانپور منصور ,اکبری رضا
منبع حكمت سينوي - 1399 - دوره : 24 - شماره : 63 - صفحه:53 -69
چکیده    مبحث زیادت وجود بر ماهیت، نخستین‌بار در آثار فارابی پا به عرصة مباحث متافیزیکی نهاده و در فلسفة ابن‌سینا جایگاهی رفیع یافته است. تعبیر «عروض وجود بر ماهیت»، که نخستین‌بار ابن‌سینا آن را برای تبیین این رابطه به کار برده است، فیلسوفان پس از وی را دچار ابهام‌هایی کرده و در این میان عده‌ای را بر آن داشته است تا وجود را عرضی خارجی تلقی کنند. در این تلقی از رابطة وجود و ماهیت که نویسندگان این مقاله آن را «استعارة ذهنی باربری» نامیده‌اند، این رابطه همچون سایر ترکیبات رایج در فلسفة ارسطویی، رابطه «موضوع» و «عرض» است. درمقابل، ناقدان این دیدگاه با توجه به محذوراتی که این نوع نگرش ایجاد می‌کند، قائل به «زیادت ذهنی وجود بر ماهیت» شده‌اند. براساس دیدگاه زیادت ذهنی، وجود معقول ثانی منطقی است و در خارج هیچ مصداقی ندارد، اما در اثر نوآوری‌های سهروردی در فلسفه، ملاصدرا نگرش دیگری را درخصوص وجود، و رابطة میان وجود و ماهیت بیان کرده است. ملاصدرا اوصافی را که سهروردی از طریق نور محسوس به نور حقیقی نگاشت کرده بود، به وجود نگاشت می‌کند؛ ازاین‌رو از دیدگاه او وجود و ماهیت به «حد و محدود» شبیه شده است و مجدداً نظریة زیادت خارجی در قالب جدیدی مطرح می‌شود که در آن اشکالات زیادت خارجی مشائی مرتفع می‌شود. این قرائت جدید، که از استعارة ذهنی «وجود نور است» حاصل شده، در این تحقیق زیادت خارجی متافیزیکی نامیده شده است. پس بر این اساس می‌توان گفت سه قرائت تاریخی «زیادت خارجی وجود»(مشائی)، «زیادت ذهنی وجود» و «زیادت خارجی متافیزیکی وجود»، حاصل دو استعارة ذهنی درخصوص رابطة وجود و ماهیت است که نگارندگان مقاله، استعارة نخست را «استعارة باربری» نامیده‌اند، و استعاره دوم نیز در ادبیات فلسفی به «استعارة نور» مشهور شده است.
کلیدواژه استعارة مفهومی، زیادت وجود، سهروردی، فلسفة مشاء، ماهیت ملاصدرا، وجود
آدرس دانشگاه شهید مدنی آذربایجان, ایران, دانشگاه شهید مدنی آذربایجان, گروه فلسفه و حکمت اسلامی, ایران, دانشگاه امام صادق علیه السلام, گروه فلسفه اسلامی و کلام, ایران
پست الکترونیکی r.akbari@isu.ac.ir
 
   Conceptual Metaphor and The Excess of Existence Over Quiddity in Islamic Philosophy  
   
Authors Imanpour Mansour ,Akbari Reza ,Momeny Sayedali
Abstract    For the first time in Farabi’s work, the subject of &the excess of existence over nature& has entered into the field of metaphysical discussions and has found a high position in Ibn Sina’s philosophy. Ibn Sina’s interpretation of the &prosody of existence& was first used to explain this relationship, and philosophers after him became ambiguous, prompting some to consider existence to be an external transcendence. This is the relationship between existence and nature, which we have called the &mental metaphor of cargo.& The relationship between existence and nature, like other common compounds in Aristotelian philosophy, is similar to the relation between subject and image. In contrast, critics of this view, given the constraints posed by this type of attitude, believe in the mental excess of existence over nature. From the point of view of a mental exaggeration, rational second existence is logical, and outside has no meaning. But in the meantime, and as a result of the innovations created by Sheikh Ishraq in philosophy, Mulla Sadra has expressed another attitude about existence and the relationship between it and nature. Mulla Sadra describes the descriptions that Sheikh Ishraq had written in real light through tangible light. Therefore, from his point of view, existence and nature are similar to &limits and limitations& and again the theory of external excess is introduced in a new form in which the problems of external excess of peripatetic are eliminated.
Keywords
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved