بزهکاران یقه سفید

بیش از شش دهه از زمان انتشار اثر مهم و ماندگار ، اد.ین اچ . ساترلند ، تحت عنوان ‹‹ جرم یقه سفیدی ›› می ذرد . وی این موضوع را به اعتبار اهمیت آن برای جامعه مدنی امریکا تشریح کرد و دراین مسیر ، آغازگر اهتمام دقیق و انجام پژوهشهای جرم شناسانه عمیقی شد که بعدها از سوی جرم شناسان بزرگی دنبال گردید . بزهکارن یقه سفید ، اغلب به طبقات اجتماعی بالا - اعم از سیاسی ، اقتصادی یا اجتماعی - تعلق دارند و با بهره گیری از قدرت و نفوذ موثر خود ، به ارتکاب جرایمی همچون کلاهبرداری ، اختلاس ، ارتشاء ، جعل ، سوء استفاده از کارتهای اعتباری و دگر جرایم مشابه اقدام می کنند . انها به لحاظ ظاهر آراسته ، وجاهت عمومی و در پناه هوشیاری بزهکاران یقه سفید نام گرفته اند . لذا ، بررسی و مطالعه جرم یقه سفیدی از دیدگاه جرم شناختی با توجه به گسترش روز افزون این جرم و پیادهای مخرب آن در جوامع و لزوم اتخاذ تدابیراساسی و موثر در برخورد با بزهکاران یقه سفید ضروری می نماید .