|
|
سمبولیسم از نظر هگل و سنتگرایان
|
|
|
|
|
نویسنده
|
معتمدی احمدرضا
|
منبع
|
قبسات - 1390 - دوره : 16 - شماره : 60 - صفحه:166 -190
|
چکیده
|
گیورگ فردریش ویلهلم هگل، آخرین فیلسوف بزرگ و رسمی دوران تجدد، بر مبنای منطق دیالکتیکی خویش از یک سو و الهام از اقانیم سه گانه مسیحیت از سوی دیگر اما بیشتر متکی بر ثنویتانگاری، مقولهگرایی و تاریخی نگری دوران تجدد، هنر را به ادوار تاریخی سمبولیک، کلاسیک، و رومانتیک تقسیمبندی کرده است. سمبلیک دوران فرودستی روح در برابر ماده، کلاسیک دوران برابری، و رومانتیک دوران فرادستی روح و فروپاشی ماده لحاظ شده است. وجه رمزی هنر سمبولیک ناشی از مقام انتزاع، تجرد و اطلاق روح و عدم تعیّن در ذات صورت و عدم تحقق هویت انضمامی است. آنچه هگل از بیان ناپذیری و ظهور و رمز و کنایه بمثابه خصوصیت اصلی هنر سمبولیسم یاد میکند نزد سنتگرایان با رویکردی کاملاً مغایر یعنی توحید امر مطلق، و جهان پدیداری خصوصیت اصیل هنر سمبولیسم تلقی میشود و زبان رمز و کنایه را به زبان رسمی سنت و دین و هنر ارتقا میبخشد. میان عالم برون و درون تطابق و تناظری کامل برقرار است. وجه کنایی هنر ناشی از تجلی امر مطلق و نامتناهی در صورت مقید و متناهی است. رمز در نظام صوری بیان یک علامت و قرارداد نیست، بلکه مطابق قانون تکوینی، حقیقت رمز پیوند حقیقی عوالم و مراتب مختلف وجود است، و صورت در نظام محسوسات معادل حقیقت در نظام معقولات تلقی میشود.
|
کلیدواژه
|
اثر هنری ,سمبولیسم ,کلاسیسیزم ,رومانتیسیزم ,صورت ,معنا ,روح ,ماده ,امر مطلق ,پدیدار ,انتزاع ,انضمام ,وجود ,رمز
|
آدرس
|
دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، قم, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|