مبانی وحدت وجود در اندیشه هراکلیتوس و ملاصدرا
|
|
|
|
|
نویسنده
|
علمی سولا محمدکاظم ,مصحفی محمدصادق
|
منبع
|
قبسات - 1400 - دوره : 26 - شماره : 99 - صفحه:55 -74
|
|
|
چکیده
|
دریافت مفهوم وحدت و تلاش برای بازگرداندن کثرات عالم به امری وحدتبخش در فلسفه، تلاشی دیرینه است که سابقه آن را می توان تا فلسفه یونان باستان بهویژه در فلسفه هراکلیتوس پی گرفت. وحدت در اندیشه او با آنچه پیشینیان او از وحدت دریافتند، متفاوت است. نگاه او به «آرخه» گذری است از ماده به امر غیر مادی؛ مظهر این امر «لوگوس» است. لوگوس، وحدتبخش امر مادی و غیر مادی و کلّ هستی است. در جهان اسلام نیز نظریه وحدت وجود مورد توجه عرفا و در راسشان ابن عربی بوده است؛ اما ملاصدرا اولین فیلسوفی است که این نظریه را به صورت استدلالی و عقلانی در نظامی فلسفی عرضه می کند. هراکلیتوس و ملاصدرا تلاش می کنند تصویری وحدت وجودی از عالم هستی نشان دهند. نظرات هر دو فیلسوف در عین اختلاف، دارای نقاط اشتراک نیز می باشند. این مقاله در صدد بررسی مبانی وحدت وجود در اندیشه این دو فیلسوف است و به مقایسه نقاط اشتراک و اختلاف این دو اندیشمند می پردازد.
|
کلیدواژه
|
ملاصدرا، هراکلیتوس، وحدت وجود، لوگوس
|
آدرس
|
دانشگاه فردوسی مشهد, گروه فلسفه, ایران, دانشگاه فردوسی مشهد, ایران
|
پست الکترونیکی
|
moshafi.sadegh@gmail.com
|
|
|
|
|