رابطۀ علوم انسانی و هرمنوتیک روششناختی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
فیاضی مسعود
|
منبع
|
قبسات - 1397 - دوره : 23 - شماره : 87 - صفحه:139 -169
|
چکیده
|
بررسی چگونگی رابطه و دادوستد علمی هر علم با علوم مرتبط و همپایه خود از مسائل فلسفههای مضاف به آن علم است؛ ازاینرو بررسی رابطۀ میان علوم انسانی و هرمنوتیک روششناختی از وظایف فلسفۀ علوم انسانی است. برای نسبتسنجی میان هرمنوتیک روششناختی و علوم انسانی باید به بررسی دیدگاههای هرمنوتیستهای روششناختی ای که دراینباره بحث کردهاند، پرداخت؛ ازاینرو نظریات دیلتای برای فهم این نسبت مهم است؛ زیرا در میان هرمنوتیستهای روششناختی وی دغدغۀ علوم انسانی داشته و این هرمنوتیک را در این علوم به کار گرفته است. دیلتای علوم انسانی را علوم تاریخی میداند؛ زیرا موضوع این علوم را «انسان بما هو انسان» می داند که به تبع هگل آن را روح حاکم بر همۀ انسانها در همۀ دورهها و تمام تاریخ را تجلی وی میداند. روش این علوم نزد دیلتای بر اساس واپسین نظریه اش، هرمنوتیک روششناختی شلایر ماخر است. اما این ادعا هم در برداشت وی از علوم انسانی و هم در روشی که برای آنها برشمرده، به این کلیت پذیرفته نیست؛ زیرا نه علوم انسانی در علوم تاریخی منحصرند و نه روش آنها به هرمنوتیک روششناختی منحصر می باشد؛ بهویژه اینکه این برداشت از علوم انسانی و همین طور باور وی به برخی اصول هرمنوتیک روششناختی با غرض اصلی وی از پرداختن به این علوم که تامین پایههای قویم و غیرنسبی برای آن علوم میباشد، در تناقض است.
|
کلیدواژه
|
هرمنوتیک روششناختی، فلسفههای مضاف، علوم انسانی، شلایر ماخر، دیلتای
|
آدرس
|
پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی, گروه منطق فهم دین, ایران
|
پست الکترونیکی
|
msdfayazi@chmail.ir
|
|
|
|
|