|
|
رابطه عالمان دینی و نظام اسلامی؛ نظریه ها و الگوها
|
|
|
|
|
نویسنده
|
فراتی عبدالوهاب
|
منبع
|
علوم سياسي - 1393 - دوره : 17 - شماره : 67 - صفحه:45 -73
|
چکیده
|
ماهیت نظام سیاسی و نحوه تعامل با آن، همواره به یکی از مناقشات علمی در سنت فقهی ما تبدیل شده است. اما دولت در فقدان امام معصوم7از چه ماهیتی برخوردار است و وظیفه مومنان بهویژه عالمان دینی در قبال آن چیست، دو پرسش مهمیاند که در تمام ادوار عصر غیبت توجه فقهیان را برانگیخته است. این گفتگوها که معمولاً ذیل دو عنوان«ولایه عن الجایر» و «اعانه الظالمین» مورد بحث قرار گرفتهاند، میکوشد به پذیرش یا عدم پذیرش مسیولیتی در دولتهای جایر و مساعدت به آنها پاسخی فقهی دهد. پاسخ به این دو پرسش، موجب طرح مبسوطی از مباحث فقهی شد که توجه به آنها برای ما در ذیل حکومت دینی بسیار ارزشمند است. اما آنچه با تاسیس «جمهوری اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه» در ایران به یک مسیله مهم تبدیل شد، این است که اگر جور به معنای بنای دولت بدون اذن امام معصوم7 باشد، این دولت که فقیهی جامعالشرایط بنا به دلالت ادله متعددی از جمله مقبوله عمربنحنظله آن را تشکیل داده، مصداق کدامین دولت است؟ علما چگونه باید با آن به تعامل بپردازند و بر اساس چه مدلی با این دولت رابطه بر قرار نمایند؟ این سوالها پرسشهای مهمیاند که نیازمند بررسی بیشتریاند. برآیند گفتگوهای درونفقهی ما نشان میدهد که الگوهای تعامل روحانیت با دولت اسلامی بر حسب نظریههای موجود متکثرند؛ اما جملگی بر نوعی مشروعیت نظری یا عملی دولت فقیه، تاکید اما خواهان ضابطهمند کردن آناند.
|
کلیدواژه
|
جور ,عدل ,دولت ماذون ,حرمت نفسی/ غیری اعانه ,تعامل و همکاری ,ماهیت منصب فقیه
|
آدرس
|
استادیار گروه علم سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|