|
|
رویکرد انتقادی مکینتایر به مبانی لیبرالیسم
|
|
|
|
|
نویسنده
|
عبادی رنانی علی
|
منبع
|
علوم سياسي - 1385 - دوره : 9 - شماره : 34 - صفحه:213 -239
|
چکیده
|
پژوهش حاضر از نظر روش شناختی مبتنی بر این اصل است که تمامی نظریههای سیاسی اجتماعی بر مبنای تلقی خاصی از ماهیت بشر استوار شده است. بر این مبنا در این پژوهش خواهیم کوشید که از خلال آثار مکینتایر تصویر «انسان لیبرال» را که مبنای نظریههای سیاسی اجتماعی لیبرال است انتزاع کنیم.از سده هفدهم میلادی تدریجاً تلقی جدیدی از عقل، محوریت یافت که بر اساس آن انسان میتواند بدون وساطت هیچ گونه نظریهای با عالم واقع رابطه برقرار کند و به شناخت آن و تبویب قوانینی جهان شمول درباره آن بپردازد. بر این مبنا مفاهیمی چون قوه، فعلیت، ماهیت و غایت مفاهیمی منسوخ و مرتبط با فلسفه مدرسی تلقی میشد. بدین ترتیب رویکرد غایت انگار به ماهیت انسان به حاشیه رانده شد و زمینه ظهور فردیت فرد مهیا شد. با انکار رویکرد غایت انگار و استقلال مفهومی ـ که اخلاق به تدریج پیدا میکرد ـ توجیه معقول اخلاق محوریت یافت. لکن با نفی و انکار غایت آفاقی از ماهیت بشر آموزههای احساسگرایی بر جامعه مدرن سلطه پیدا کرد که بر اساس آن ترجیحات فرد است که صبغه ارزشی و اخلاقی به خود میگیرد.
|
کلیدواژه
|
ماهیت بشر ,غایت ,توجیه معقول ,بیطرفی ,احساس گرایی ,لیبرالیسم
|
آدرس
|
دانشگاه امام صادق (ع), ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|