|
|
نسبت دین و سیاست در سیره نبوی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
بستانی احمد
|
منبع
|
علوم سياسي - 1385 - دوره : 9 - شماره : 35 - صفحه:77 -96
|
چکیده
|
از نظر فعالیت سیاسی میتوان انبیای الهی را به دو دسته تقسیم کرد: نخست پیامبرانی که حکومت را در دست داشتند یا درگیر فعالیت سیاسی شدند مانند حضرت سلیمان و دوم انبیایی که در راس یک نظام سیاسی قرار نگرفتند مانند حضرت مسیح . در باب علت این اختلاف موضع، برخی آن را به حکمت و اراده خداوندی مربوط میدانند که تفسیری درون دینی از این پدیده محسوب میگردد. دستهای دیگر، به ویژه جامعه شناسان دین، این تنوع را ناشی از شرایط تمدنی و سیاسی عصر ظهور هر پیامبری معرفی میکنند و هر دینی را پاسخی به خلاها و چالشهای موجود در تمدنی که پیامبر به آن تعلق دارد میدانند. پیامبر اسلام را باید از انبیای دسته نخست دانست. تشکیل حکومت در مدینه، نبردهای متعدد با کفار، نگارش نامه به امرا و شاهان، امضای پیمان و قضاوت از جمله فعالیتهای سیاسی نبیاکرم است. تمام مسلمانان اعم از شیعه و سنی به رغم اختلاف نظرهای گاه اساسی در جزییات، در ضرورت تشکیل حکومت در اسلام تردیدی نداشتهاند. هر دو نظریه امامت و خلافت بر این پیش فرض اساسی مبتنی اند که دین اسلام قابل تفکیک از سیاست نیست و پس از وفات نبی تشکیل حکومت به دست مسلمانان واجب است. به گمان اینان سیره نبیاکرم نشان میدهد که اجرای احکام شریعت اسلام جز با تشکیل حکومت ممکن نیست. البته عده اندکی این ضرورت را نفی کردهاند. این پژوهش کوشیده است آرای این دسته از متفکران را بررسی کرده و نقاط قوت و ضعف استدلالهای آنان را نشان دهد. برای این منظور مدعاهای آنان را در دو محور بحث کرده است. نخست آنجا که استدلال آنها به ذات و سرشت آیین اسلام و تعالیم آن باز میگردد و دوم آن جا که استدلال آنها بر بررسی و تحلیل سیره نبوی استوار است.
|
کلیدواژه
|
شریعت ,قدرت ,سیره نبوی ,حکومت ,مدینهالنبی
|
آدرس
|
دانشگاه تربیت مدرس, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|