نظریه انتقادی و فرارویها در اندیشه هابرماس
|
|
|
|
|
نویسنده
|
شفیعی محمود
|
منبع
|
علوم سياسي - 1384 - دوره : 8 - شماره : 30 - صفحه:165 -186
|
|
|
چکیده
|
پوزیتیویسم، هرمنوتیک و نظریه انتقادی - فرهنگی، سه گفتمان علمی بودند که در دهه 1960 عرض اندام کردند. دیدگاه انتقادی، گفتمانهای دیگر را به صورتی جدی به چالش کشاند. درون مایه نظریه انتقادی نفی و اثبات عرصههای مختلف (دانش، اقتصاد، سیاست، آموزش و پرورش، فرهنگ تودهای و...) جامعه سرمایهداری متاخر است. سرمایه داری متاخر در قرن بیستم و با پیدایش دولت رفاهی به تدریج شکل گرفت. در این مرحله سرمایهداری از وضعیت آرمانی اولیه (لیبرال - دموکراسی) تا اندازهای دور شد و آبستن بحرانهای فراگیر گشت. مبنای فلسفی نظریه انتقادی بر معرفتشناسی مبتنی بر علایق سه گانه: فنی - ابزاری، علمی یا تفسیری و رهایی بخش، استوار شده است. تفاوت آن با دیگر نظریات انتقادی، در رهایی بخشی آن است. این نظریه پوزیتیویسم را به خاطر بعد ایدیولوژیکی نقد میکند؛ اندیشههای پست مدرن را به این دلیل نقد میکند که بنیادهای دانش را بیاعتبار ساخته، فاصله دانایی و نادانی را از میان برداشته و تلاش برای پیشرفت را در هالهای از ابهام قرار داده است و هرمنوتیک را به خاطر محافظه کاری نهفته در آن که قادر به برملا کردن کژ دیسههای جامعه سرمایه داری نیست سرزنش میکند.
|
کلیدواژه
|
پوزیتیویسم ,هرمنوتیک ,نظریه انتقادی - فرهنگی و هابرماس
|
آدرس
|
حجهالاسلام شفیعی عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه مفید., ایران
|
|
|
|
|
|
|