>
Fa   |   Ar   |   En
   تاریخ اجتهاد و تقلید از سید مرتضی تا شهید ثانی و تاثیر آن در اندیشه سیاسی شیعه  
   
نویسنده جعفریان رسول
منبع علوم سياسي - 1383 - دوره : 7 - شماره : 27 - صفحه:157 -192
چکیده    مساله پرسش جاهل از عالم، نکته‌ای است که در قرآن مورد تاکید قرار گرفته است. این امر عقلایی بعدها سازمان مذهبی جامعه را به دو بخش عالم و جاهل تقسیم کرد و به تدریج بحث مفتی و مستفتی را پدید آورد. در آغاز بحث اجتهاد مربوط به تکاپوهای عقلانی برای درک فروع دینی از اصول بود، اما کم کم مفهوم تقلید در برابر آن، سبب شد تا به تدریج اجتهاد و تقلید، به خصوص در فرهنگ شیعه، جای بحث مفتی و مستفتی را که شکل ساده‌تر همین قضیه بود بگیرد. اجتهاد و تقلید در شیعه، به نوعی با بحث امامت و نیابت از امام معصوم ارتباط داشت و از این حیث با تفکر سنتی تفاوت یافت. ابتدا سید مرتضی مباحث خاص اجتهاد و تقلید را مطرح کرد و سپس اندیشه‌های وی در مکتب حله گسترده‌تر و پردامنه‌تر مطرح شد. یکی از اساسی‌ترین نکات در این مباحث، شرط حیات در مجتهدِ مفتی بود. این شرط در مکتب حله، و بیشتر توسط علامه حلی مورد توجه قرار گرفت و سبب تقویت مبحث رهبری و مرجعیت و زعامت در شیعه شد. میراث حله در فقه، به ویژه بحث اجتهاد و تقلید به دوره صفوی منتقل شد و زمینه را برای شکل‌گیری مفهوم مجتهد الزمانی که برای محقق کرکی به کار می‌رفت، فراهم کرد. این مساله برای شیعیان عرب، در نواحی شامات نیز همچنان مطرح بود و شهید ثانی که در بعلبک می‌زیست، در این‌باره رساله مستقلی نوشت و روی این شرط پافشاری قابل ملاحظه‌ای از خود نشان داد. در این مقاله سیر تطور این بحث از مکتب بغداد تا مکتب حله و از آنجا تا دوره میانی صفوی پی‌گیری شده است.
کلیدواژه مفتی ,مستفتی ,اجتهاد ,تقلید ,مجتهد الزمانی ,زعامت ,مکتب حله ,مجتهدان عجم
آدرس پژوهشگاه حوزه و دانشگاه, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved