|
|
قطبیشدن امنیت منطقهای و ژئوپلیتیک آشوب در خاورمیانه
|
|
|
|
|
نویسنده
|
خراسانی صدیقه ,متقی ابراهیم ,بای عبدالرضا
|
منبع
|
علوم سياسي - 1399 - دوره : 22 - شماره : 89 - صفحه:51 -76
|
چکیده
|
هدف این پژوهش، بررسی پیامدهای قطبیشدن امنیت منطقهای در خاورمیانه است. فرضیه این است که قطبیشدن امنیت منطقهای به ظهور و گسترش ژئوپلیتیک آشوب در خاورمیانه انجامیده است. روش پژوهش، کیفی است و از رهیافت ساختار هویت بری بوزان استفاده کردهایم. نتایج نشان میدهند که ایالات متحده شرایط لازم برای بیثباتسازی منطقهای و تداوم فرایند آشوب و بیثباتسازی را پیگیری میکند. در چنین شرایطی رویکرد ایران باید مدیریت فضای آشوبزده و مدیریت بحران از طریق سازوکارهای معطوف به دیپلماسی و قدرتسازی باشد. آمریکا از «راهبرد ائتلافسازی خوشهای» برای مدیریت امنیت منطقهای بهره گرفته است. الگوی رفتاری این بازیگران در مقابله با ایران، ماهیت تهاجمی دارد. در تفکر راهبردی آمریکا، عدم تقارن منطقهای غالباً از دیدگاه فناورانه قابل تصور است. در محیط عدم تقارن، معادلهی قدرت و معماری نیروهای مسلح، متفاوت از محیط کلاسیک و متقارن است؛ لذا موضوعاتی از جمله: «کاربرد نیروی انسانی»، «تسلیحات»، «منابع قدرت»، «معماری دفاعی»، «مهندسی امنیتی»، «فرماندهی و مدیریت» در محیط عدم تقارن کاملاً متفاوت با محیط کلاسیک است. هدف این پژوهش، بررسی پیامدهای قطبیشدن امنیت منطقهای در خاورمیانه است. فرضیه این است که قطبیشدن امنیت منطقهای به ظهور و گسترش ژئوپلیتیک آشوب در خاورمیانه انجامیده است. روش پژوهش، کیفی است و از رهیافت ساختار هویت بری بوزان استفاده کردهایم. نتایج نشان میدهند که ایالات متحده شرایط لازم برای بیثباتسازی منطقهای و تداوم فرایند آشوب و بیثباتسازی را پیگیری میکند. در چنین شرایطی رویکرد ایران باید مدیریت فضای آشوبزده و مدیریت بحران از طریق سازوکارهای معطوف به دیپلماسی و قدرتسازی باشد. آمریکا از «راهبرد ائتلافسازی خوشهای» برای مدیریت امنیت منطقهای بهره گرفته است. الگوی رفتاری این بازیگران در مقابله با ایران، ماهیت تهاجمی دارد. در تفکر راهبردی آمریکا، عدم تقارن منطقهای غالباً از دیدگاه فناورانه قابل تصور است. در محیط عدم تقارن، معادلهی قدرت و معماری نیروهای مسلح، متفاوت از محیط کلاسیک و متقارن است؛ لذا موضوعاتی از جمله: «کاربرد نیروی انسانی»، «تسلیحات»، «منابع قدرت»، «معماری دفاعی»، «مهندسی امنیتی»، «فرماندهی و مدیریت» در محیط عدم تقارن کاملاً متفاوت با محیط کلاسیک است.
|
کلیدواژه
|
ژئوپلیتیک آشوب، خاورمیانه، تصاعد بحران، قطبیسازی امنیت منطقهای، ایران، امریکا
|
آدرس
|
دانشگاه ازاد اسلامی واحد شاهرود, ایران, دانشگاه تهران, گروه علوم سیاسی, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد آزادشهر, ایران
|
پست الکترونیکی
|
phd_bay1979@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
The polarization of regional security and the geopolitical Chaos in the Middle East
|
|
|
Authors
|
خراسانی صدیقه ,متقی ابراهیم
|
Abstract
|
The purpose of this study is to investigate the consequences of regional security polarization in the Middle East. The hypothesis is that the polarization of regional security has led to the emergence and spread of geopolitical chaos in the Middle East. The research method is qualitative and we have used Buzan's identity structure approach. The results show that the United States is pursuing the necessary conditions for regional destabilization and the continuation of the chaos and destabilization process. In such circumstances, Iran's approach should be to manage the turbulent atmosphere and crisis management through mechanisms focused on diplomacy and empowerment. The United States has used a cluster coalition strategy to manage regional security. The behavioral pattern of these actors in dealing with Iran is of an aggressive nature. In American strategic thinking, regional asymmetries are often conceivable from a technological point of view. In an asymmetric environment, the equation of power and architecture of the armed forces is different from the classical and symmetrical environment. Therefore, topics such as: use of manpower, weapons, sources of power, defense architecture, security engineering, command and management in an asymmetry environment are completely different from the classical environment.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|