نظریه حق استاد مرتضی مطهری و پیامدهای سیاسی اجتماعی آن
|
|
|
|
|
نویسنده
|
یوسفی راد مرتضی
|
منبع
|
علوم سياسي - 1396 - دوره : 20 - شماره : 77 - صفحه:151 -167
|
چکیده
|
در عصر مدرن امور سیاسی اجتماعی بر پایه باور به حق رای همگان سامان میپذیرد. فیلسوفان اسلامی با مواجهۀ با این مسئله، به خِردورزی در آن برمیآیند و به این نتیجه میرسند که در تفکر اسلامی، حق و تکلیف، ملازم و پابهپای هم بوده، با یکدیگر مبنای ساماندهی امورند؛ مرتضی مطهری پایه تحلیلی خود را از مسئله حق، توجه به دو مسئله میداند: یکی آنکه، حقوق طبیعی در طبیعت اشیا به ودیعت گذاشته شده و انسان نیز از جمله آنهاست؛ یعنی حقوق طبیعی در سرشت انسان به ودیعت نهاده شده، مبدا اختیارات و وظایف افراد در برابر یکدیگر است. دوم آنکه، حقوق بشر، فطریِ آدمی است و هر استعداد طبیعی، استحقاقی را برای انسان بهنحو قوه تولید میکند. بنابراین، هر آنچه از مواهب اولیه طبیعی باشد، صاحب حق است؛ هرچند این حق بالفعل نباشد. وی حق را مبنای درک عقل عملی و مبنای تعاملات افراد جامعه و دولت و مردم میداند و معتقد است احکام شرعی (فردی و سیاسی اجتماعی) به منظور حفظ حقوق فطری بشر است. نزد وی جامعه و نظام سیاسی دارای شخصیت حقیقی بوده و خود لوازم آن مثل امام و امامت جامعه صاحب حق میباشند و در تقدم و تاخر حقوق فرد و جامعه تقدم بر حقوق جامعه است.
|
کلیدواژه
|
عصر مدرن، حق، حقوق، حقوق طبیعی، تکلیف، فطرت، اسلام
|
آدرس
|
پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
myusefy@gmail.com
|
|
|
|
|