ارتباط آموزش معماری و رجحان فکری دانشجویان
|
|
|
|
|
نویسنده
|
منصورنژاد هانی
|
منبع
|
صفه - 1396 - دوره : 27 - شماره : 77 - صفحه:35 -48
|
چکیده
|
با توجه به ماهیت باز و چندوجهی مسائل طراحی، دانشجوی معماری در موضع یک طراح باید توانایی اندیشیدن به شیوههای عینی، ذهنی، نقادانه، و خلاقانه را با هم جمع کند. بر این اساس پرورش دانشجویانی با قدرت تفکر چندوجهی ضروری به نظر میرسد. مبنای پژوهش پیش رو نظریه مرتبط با بخشهای چهارگانه مغزیِ ند هرمان در خصوص «رجحان فکری» و بررسی شیوههای تفکر مرتبط با این چهار ربع مغز است. در بستر آموزش معماری پژوهشهای اندکی در این زمینه صورت گرفته است. مهمترین دلیل در ترجیح نظریه هرمان بر دیگر نظریهها قابلیت طبقهبندی افراد بر اساس اولویتهای چندگانه است. برخلاف دیگر ابزار که با آنها بیشتر مواقع اشخاص بر اساس یک سبک ترجیحی طبقهبندی میشوند. در پژوهش حاضر به صورت میدانی و با استفاده از عرضه پرسشنامه ساختارمند 120 سوالی hbdi به 141 نفر از دانشجویان سال اول و آخر در مقطع کارشناسی رشته معماری و شیمیِ دانشگاه eth زوریخ در کشور سوئیس دادهها جمعآوری شده است. بنا بر یافتههای پژوهش، دانشجویان پس از پایان آموزش در دوره کارشناسی رشته معماری، انعطاف بیشتری در استفاده از شیوههای مختلف تفکر نسبت به دانشجویان رشته شیمی نشان میدهند. این مسئله بیانگر تاثیر آموزش معماری بر گسترش رجحان فکری در دانشجویان است که با توجه به خصوصیت چندبعدی معماری و ارتباط آن با حوزههای مختلف دانش منطقی به نظر میرسد. به نظر میرسد که آموزش معماری در بستر این تحقیق دانشجویان را به سمت استفاده از تمام ظرفیت مغز هدایت میکند، اما با توجه به اینکه عوامل مداخلهگر متفاوتی نظیر برنامه و شیوه آموزشی نیز در این فرایند تاثیرگذار است، میزان این حرکت به سمت تفکر تماممغزی در دانشگاههای مختلف میتواند متفاوت باشد. بر این اساس تمرکز بر شیوه آموزش، به منظور استفاده از سبکهای متنوع تفکر و گرایش به تسلط تماممغزی، موضوعی است که توجه به آن منجر به افزایش کیفیت آموزش معماری میشود.
|
کلیدواژه
|
آموزش معماری، رجحان فکری، تسلط تمام مغزی، hbdi.
|
آدرس
|
دانشگاه شهید بهشتی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
h_mansurnejad@sbu.ac.ir
|
|
|
|
|