اثرات بیوفیدبک‌تراپی بر شاخص‌های قلبی‌ عروقی و تنفسی در یک مورد اختلال خواب پاراسومنیای غیررِم همراه با آپنه انسدادی

زمینه و هدف: اختلال خواب پاراسومنیای غیررِم، یک وضعیت نسبتاً شایع در جمعیت عمومی است. برنامه‌های درمانی فعلی معمولاً بر اساس مجموعه گزارش های موردی است. با توجه به اثرات اختلال خواب‌گردی بر جنبه های مختلف زندگی افراد و شکست درمان‌های دارویی، لذا هدف از این مطالعه تعیین و تاثیر بیوفیدبک تراپی بر شاخص های قلبی‌ عروقی و تنفسی در یک مورد اختلال خواب پاراسومنیای غیررِم همراه با آپنه انسدادی بود.روش بررسی : این مطالعه موردی در سال 1399 روی یک مرد 60 ساله مبتلا به اختلال خواب‌گردی با سابقه ‌ خانوادگی انجام شد. طرح درمان در مطالعه حاضر به شرح ذیل بود؛ رعایت اصول بهداشت خواب به وسیله بیمار، استفاده از ماشین تولید فشار هوای مثبت (cpap) و هشت جلسه درمان هفتگی بایوفیدبک (شامل؛ استفاده از تمرینات ذهنی برای بیمار به همراه استفاده از سنسورهای تنظیم ضربان قلب، میزان تنفس در واحد زمان و هماهنگی وقایع تنفسی و قلبی‌ عروقی). قبل از شروع درمان و بعد از خاتمه مراحل درمانی، شاخص های قلبی‌ عروقی نظیر فشارخون، اکسیژن خون شریانی، ضربان قلب و هم‌چنین شاخص های تنفسی (آپنه، هایپوپنه و ...) سنجیده شد. بررسی های آماری با استفاده از محاسبه دلتای تغییرات شاخص ها و نمرات به دست آمده از بیمار در مراحل مختلف مطالعه انجام گرفت.یافته ها: قبل از مداخلات، تعداد آپنه انسدادی خواب 34 بار، تعداد هیپوپنه انسدادی 106 بار و میزان وقوع عدم اشباع اکسیژن 389 مرتبه بود که 24 درصد از کل زمان خواب را شامل می شد. پس از مداخلات درمانی، آپنه انسدادی خواب به طور کامل از بین رفت، تعداد هیپوپنه انسدادی تنها 12 بار گزارش شد و میزان وقایع مربوط به اشباع اکسیژن به 102 مرتبه کاهش یافت.نتیجه گیری: طرح درمانی در این مطالعه باعث بهبودی کامل در برخی پارامترها مانند آپنه انسدادی و بهبودی نسبی در برخی دیگر نظیر فشار اکسیژن خون شریانی و ضربان قلب گردید. مطالعه حاضر توانست جنبه های جدیدی را هم از حیث شناسایی مکانیسم‌های اختلال و هم از حیث درمان مورد بررسی قرار داده و روشن نماید.

Effects of Biofeedback Therapy on Cardiovascular and Respiratory Indices in NREM Sleep Parasomnias with Obstructive Sleep Apnea: A Case Study

Background aim: NonREM parasomnias are a relatively common condition in the general population. Current treatment plans are usually based on small case series and reports. Considering the effects of sleep disorders on different aspects of human life and the failure of pharmacological therapies, the present study was designed to investigate the effect of biofeedback therapy on cardiovascular and respiratory parameters in a case of NonREM parasomnias with obstructive sleep apnea. Methods: The present case study was conducted in 2020 on a 60yearsold man with a family history of sleepwalking disorders. The treatment plan in the present study was as follows: execution of the principles of sleep hygiene by the patient, use of continuous positive airway pressure machine (CPAP), and eight weekly biofeedback therapy sessions (including the use of mental exercises for the patient with the use of heart rate sensors, respiration rate per minute, and coordination of respiratory and cardiovascular events). Before the start and after the treatment period, cardiovascular parameters such as blood pressure, arterial blood oxygen saturation, heart rate, and respiratory parameters (apnea, hypopnea, etc.) were measured. Statistical analyses were performed using the delta calculation of changes in indicators and scores obtained from the patient at different stages of the study. Results: Prior to the interventions, the number of obstructive sleep apneas was 34 times, the number of obstructive hypopneas was 106 times, and the incidence of oxygen desaturation events was 389 times, which accounted for 24% of the total sleep time. After the therapeutic interventions, the obstructive sleep apnea completely disappeared, the number of obstructive hypopneas was reported only 12 times, and the rate of oxygen desaturation events was reduced to 102 times. Conclusion: The treatment plan in the present study resulted in complete improvement in some parameters such as obstructive sleep apnea and relative improvement in others such as arterial blood oxygen pressure and heart rate. The present study was able to explore and clarify new aspects, both in terms of identifying the mechanisms of the disorder and in terms of treatment.