>
Fa   |   Ar   |   En
   روان شناسی رشد خلاقیت و ارتباط آن با شخصیت و هوش  
   
نویسنده تسبیح سازان رضا
منبع رهيافت - 1380 - شماره : 26 - صفحه:17 -29
چکیده    خلاقیت یکی از جالب ترین و پرثمرترین کنش وری های ذهن انسان است که در مقام مقایسه با سایر توانش های ذهنی مطالعات اندکی درباره آن صورت گرفته است. گیلفورد کلید خلاقیت را در تفکرواگرا می داند تفکری که دامنه وسیعی از بدی های مختلف را با خلق راه حل های بسیار بدیع و اصیل در بر می گیرد. گاردنر خلاقیت را عالی ترین سطح کنش وری ذهن انسان در هریک از حیطه های هفت گانه هوش می داند. استرنبرگ به نقش نو توجیهی در خلاقیت اهمیت می دهد.او با ارائه یک مدلی سه وجهی از ساختار هوش معتقد است ، افرادی که خود را به سرعت با محرک های نو تطبیق داده و راه حل های تازه را ترجیح می دهند از خلاقیت بیشتری برخوردارند.هوش و خلاقیت دو فرایند متفاوت از فعالیت های ذهنی هستند که به نحو نسبتا ضعیفی با یکدیگر مرتبط اند.هوش سرشار متضمن برای ایجاد خلاقیت در فرد نیست ولی هوش کمتر از حد متوسط به منزله عاملی بازدارنده در تولید خلاقیت مداخله می کند.اعتماد به نفس و غیر همنوایی با گروه، تحمل و انعطاف پذیری نسبت به مسائل پیچیده و امور مبهم، تخیل عالی و به کارگیری اصول مجرد و انتزاعی در حل مسائل از ویژگی های شخصیت افراد خلاق است. خلاقیت وسن باهم در رابطه اند و نقطه مشترک ارتباط این دو ، احتمالا عامل تجربه و کسب معلومات است.دست کم در شرایط فعلی نمی توان سیر تحولی خلاقیت را با عرضه یک جدول زمان بندی شده پیش بینی کرد، ولی به نظر می رسد که شکوفاترین دوره رشد خلاقیت سال های اولیه دوره بزرگسالی است.به احتمال زیاد میانگین سن 40 سالگی، نقطه اوج خلاقیت است. در دوران کودکی و نوجوانی به لحاظ عدم شکل گیری کامل معلومات و تجربه با خلاقیت های کیفی شایسته ای دیده نمی شود و همچنین در دوران سالمندی نیز از میزان خلاقیت کاسته می شود. البته تنوع رشته های علمی، ادبی، هنری و فلسفی وخلق آثار ارزشمند در هریک از این رشته ها باید مورد توجه قرار گیرد
آدرس دانشگاه ارومیه, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved