عقل و جایگاه آن در فلسفه هگل و اندیشه مولانا
|
|
|
|
|
نویسنده
|
شمشیری محمدرضا ,رضوانی اول راضیه
|
منبع
|
مطالعات ادبيات تطبيقي - 1395 - دوره : 10 - شماره : 37 - صفحه:169 -191
|
چکیده
|
«عقل» قوهای است که از دیرباز فیلسوفان، عارفان و اندیشمندان در شناخت و درک ماهیت آن کوشیدهاند. این جستار کوشیده است به شیوهای تحلیلی مقایسهای به بررسی جایگاه عقل در فلسفه هگل و اندیشه مولانا بپردازد. هدف در این کار تبیین دیدگاهها و یافتن وجوه اشتراک و افتراق آنها در خصوص عقل کلی و چگونگی برقراری ارتباط انسان با طبیعت و خدا و سیر دیالکتیک در رسیدن به نامتناهی است. هگل در مباحث فلسفی خود به طور گسترده به مفاهیم کاربردی عقل پرداخته است. به عقیده او عقل نزدیکترین پیوند را با حیات دارد؛ چراکه عقل در وجود انسان، یک بخش در کنار سایر بخشها نیست بلکه عنصری است که در همه بخشها سریان دارد. مولوی هم به تواناییها و ضعفهای عقل در جای جای «مثنوی» اشاره کرده است و مرز بین عقل ممدوح و ایمانی و عقل مذموم و دنیوی را مشخص کرده است.
|
کلیدواژه
|
متناهی و نامتناهی، طبیعت، انسان، عقل کلی و جزئی، فلسفه
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان), ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان), ایران
|
پست الکترونیکی
|
raha.r666@yahoo.com
|
|
|
|
|