تحلیل مضمون و ساختار سروده‌های سیاسی یوسف الخطیب و ملک الشعرای بهار

تحلیل ساختاری و محتوایی در زبان صرفاً نمایی روبنایی نیست، بلکه بر عکس بخش اساسی از معنای رسانده شده توسط شاعر را تشکیل می‌دهد. این نوع تحلیل، از میان گونه‌های کاربرد زبان، بیش از همه به زبان در ادبیات توجه نشان می‌دهد و بخش عمده پژوهش‌ها در این شاخه مطالعاتی بر شناسایی سبک‌های ادبی، زبان شخصی و فردیتِ خلّاق مولّف متمرکز است. یوسف خطیب از جمله شاعران سیاسی معاصر فلسطین می‌باشد که خود عضو حزب بعث سوسیالیستی عربی بود که فعالیّت‌های سیاسی بسیاری از خود بر جای گذاشته است و دیوان شعری وی پُر از مفاهیم سیاسی پیرامون جهان عرب است که در وراء این اشعار بر عنصر مقاومت و پایداری تاکید دارد. شباهت‌های مفاهیم شعری یوسف الخطیب و ملک الشعرای بهار نگارندگان را بر آن داشت تا اشعار این دو را از منظر محتوایی و ساختاری مورد بحث و بررسی قرار دهند. نگارندگان در پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی به بررسی و نقد داده‌ها می‌پردازند.

Thematic and structure analysis of the political poems of Yousef Al-Khatib and Malek Al-Shoaraye Bahar

Structural and content analysis in language is not merely a superficial representation, but on the contrary, it is an essential part of the meaning conveyed by the poet. This type of analysis, among the types of language use, pays the most attention to language in literature, and most of the research in this branch of study focuses on identifying literary styles, personal language, and the individual creativity of the author. Yusef Khatib is one of the contemporary Palestinian political poets who were himself a member of the Ba’athist Arab Socialist Party, which has been active in many political activities. His poetry collection is full of political concepts about the Arab world that emphasizes the resistance and stability. The similarities between the poetic concepts of Yusuf alKhatib and Malek alShoaraye Bahar led the writers to discuss their poems from a content and structural point of view. In the present study, the authors examine and critique the data with a descriptiveanalytical approach.