تطبیق مولفههای رئالیسم و کارکرد آن در داستانهای «گیله مرد» و «میرامار»
|
|
|
|
|
نویسنده
|
دهقان اشتیوانی رضا ,شعبانی اکبر
|
منبع
|
مطالعات ادبيات تطبيقي - 1397 - دوره : 12 - شماره : 47 - صفحه:31 -66
|
چکیده
|
یکی از دستاوردهای مثبت استفاده از مبانی مکتب های ادبی، تحلیل و واکاوی دقیق متون ادبی و پی بردن به اوضاع و احوال شرایط جامعه و اعضای آن است. در جوامع ایران و مصر، با توجّه به شرایط نامناسب سیاسی، فرهنگی و اجتماعی که در دوران معاصر گریبان گیر مردم این دو کشور بوده است، نویسندگانی متعهّد و مردمی ظهور کردند و با تکیه بر مولّفه های مکاتب ادبی گوناگون به ویژه رئالیسم به تبیین اوضاع نامساعد پرداخته اند و گام هایی مهم برای آسیب شناسی معضلات برداشته اند. در این بین، آثار داستانی بزرگ علوی و نجیب محفوظ از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ زیرا هر دو نویسنده به خوبی با اصول داستان نویسی و مکتب های ادبی به ویژه رئالیسم آشنا بوده اند و از طرفی، با حضور در اجتماع و لمس مشکلات مردم، آثاری در خور توجه خلق کرده اند. در این مقاله، با رویکرد تطبیقی(مکتب آمریکایی) و روش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مبانی رئالیستی، مقایسه ای میان داستان «گیله مرد» از بزرگ علوی و رمان «میرامار» از محفوظ انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که به دلیل همسانی های بافتاری جوامع ایران و مصر، در بیشتر موارد، دو نویسنده آراء نزدیکی به هم داشته اند و ساختار و محتوای دو داستان دارای شباهت های قابل توجّهی است.
|
کلیدواژه
|
رئالیسم، بزرگ علوی، گیله مرد، نجیب محفوظ، میرامار
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور, ایران
|
پست الکترونیکی
|
akbar-_shabany@yahoo.com
|
|
|
|
|