ساختار فرد و جهان و نقش آن در نیل به کمال اخلاقی:رواقیان و اسپینُزا
|
|
|
|
|
نویسنده
|
اصغری علی
|
منبع
|
مطالعات اخلاق كاربردي - 1396 - دوره : 7 - شماره : 26 - صفحه:63 -85
|
چکیده
|
تفکر رواقی، از گذشته تا کنون بر فلسفۀ غرب تاثیر بهسزایی داشته است. تاثیر این تفکر در دورۀ جدید،یعنی قرون 16 تا 18، بسیار تعیینکننده بوده است. اخلاق در اندیشۀ ارسطو و ارسطوییان با اصول نظری پیوند نزدیکی دارد؛ اما این اصول مبنای اخلاق نیستند. در تفکر رواقیان، اخلاق قویاً بر منطق و فیزیک مبتنی بود. اخلاق در نگاه آنان مهمترین بخش فلسفه بود و دیگر بخشهای فلسفه، مبانی یا مقدمات آن به شمار میآمدند. در اندیشۀاسپینُزا نیز چنانکه از چینش و نام کتاب او آشکار است، متافیزیک بنیاد اخلاق و برای اخلاق است. کاوش در اخلاق رواقی اسپینُزایینشان میدهدشرط بنیادین فضیلت یا کمال اخلاقی، دستیابی به شناخت عمیق از انسان و جهان است. انسان بافضیلت، انسانی عقلانی است و به همین دلیل در مقایسه با دیگران تواناییهای ذهنی بیشتری دارد. درنتیجه، انسان فضیلتمند بسیار فعال است. از دیگر سو، برخی انفعالات همچون اندوه، ترس، افسردگی، خودباختگی و... بر ضعف و ناتوانی دلالت دارند. انسان بافضیلت دچار این انفعالات نیست؛ پس، فضیلت عین نیرومندی است. این نیرومندی درونی بر نیرومندی بیرونی تاثیر میگذارد.این مقاله میکوشد با تحلیل و بررسی اخلاق از دیدگاه رواقیان و اسپینُزا، رابطۀ اخلاق رواقی را با اخلاق اسپینُزا تبیین کند.
|
کلیدواژه
|
اخلاق رواقی، اخلاق اسپینُزا، فضیلت اخلاقی، فعالیت، انفعال، نیرومندی
|
آدرس
|
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی, گروه مطالعات کاربردی اخلاق, ایران
|
پست الکترونیکی
|
drghobar@gmail.com
|
|
|
|
|