نگاهی به ریشههای «نظریه صفات شخصیت» در اخلاق
|
|
|
|
|
نویسنده
|
شجاعی محمد صادق
|
منبع
|
مطالعات اسلام و روانشناسي - 1388 - دوره : 3 - شماره : 4 - صفحه:129 -153
|
چکیده
|
مطالعه «روانشناسی صفات» و «اخلاق» به روشنی تشابهی را بین مبانی آنها درباره شخصیت به ذهن متبادر میسازد. ذهنیت اقتباس نظریه صفات از اندیشههای اخلاقی سادهترین فرضیه ممکن در این زمینه است. در مقاله حاضر، به بررسی ریشههای روانشناسی صفات در اخلاق پرداخته شده است. بدین منظور، ابتدا رویکرد صفات در موضوع شخصیت مورد مطالعه قرار گرفته و سپس با مهمترین نظریههای اخلاقی، یعنی نظریه افلاطون، ارسطو، ابنسینا، فیض کاشانی، نراقی، غزالی و دیگران این بحث را پی گرفتهایم. شواهد نشان میدهد که تبیین شخصیت بر اساس صفات یک رویکرد غالب در حوزه اخلاق بوده و طی سالها این روند ادامه یافته است. بهخصوص همگرایی و تشابههای زیادی بین نظریه صفات و دیدگاه غزالی به چشم میخورد. یافتههای پژوهش نشانگر آن است که روش کار غزالی در توصیف شخصیت و طبقهبندی افراد بر مبنای یک نوع «تحلیل عاملی ساده» بوده است؛ بنابراین، میتوان گفت، اگرچه بهطور عمده روانشناسی صفات در دهههای 1940 تا 1970 و با کارهای آلپورت، کتل و آیسنگ رسمیت یافت، اما منشا بررسی صفات به دانشمندان اخلاق، از جمله افلاطون، ارسطو، ابنسینا، ابنمسکویه، نراقی و غزالی برمیگردد.
|
کلیدواژه
|
رابطه روانشناسی و اخلاق ,روانشناسی اسلامی ,روانشناسی صفات ,اخلاق
|
آدرس
|
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه, دانشجوی دکتری روانشناسی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
s_shojaei@yahoo.com
|
|
|
|
|