آینههای دردار: پیوند روایتگری و نظریۀ گلشیری درباب استقلال زیباییشناختی داستان
|
|
|
|
|
نویسنده
|
مولودی فواد
|
منبع
|
نقد ادبي - 1397 - دوره : 11 - شماره : 43 - صفحه:157 -182
|
چکیده
|
روایتگری با استفاده از راوی سوم شخص محدود یکی از شیوه های رایج روایتگری در آثار گلشیری است ( در شازده احتجاب، بخش هایی از کریستین و کید، بخش هایی از برۀ گمشدۀ راعی، و برخی از داستان های مجموعۀ دست تاریک دست روشن). گلشیری در این آثار ثابت کرده است که متخصصِ این شیوۀ روایتگری است و بالفعل کردنِ امکانات موجود این زمینه در زبان فارسی، یکی از بارزترین وجوه امتیازات او در داستان فارسی دهۀ چهل و پنجاه است. در مقالۀ حاضر، بنا بر شواهد و تحلیل هایی که خواهد آمد نشان داده ایم که گلشیری در روایتگری آینه های دردار، گامی فراتر نهاده و راوی محدودی را در داستان فارسی به اجرا گذاشته است که تا آن زمان در داستان فارسی سابقه نداشته است: این راوی محدود نه فقط سطح اصلی داستان بلکه سطوح زیرین آن را نیز روایت کرده و به طرزی پیچیده این سطوح را به هم پیوند داده است. مضاف بر این تمام نشانه های حضور »مولف مستتر « در رمان نیز به واسطۀ این راوی بر خواننده عرضه شده است. اما طرح این مباحث فقط برای پاسخ به پرسشی اساسی بوده است: در بطن این همه تلاش برای برقراری پیوند و نزدیکی میان این سطوح و شخصیت هایی موجود در هر سطح (این شخصیت ها عمدتاً نویسنده اند) چرا گلشیری با راوی محدودش خط و مرزی، هر چند کم رنگ و کم پیدا ، میان آنها کشیده و این همه تلاش کرده است تا بگوید که به هم نزدیکند اما یکی نیستند؟ در پایان مقاله، این پرسش را مرتبط با نظریۀ گلشیری دربارۀ انگارۀ استقلال زیبایی شناختی داستان پاسخ داده ایم.
|
کلیدواژه
|
هوشنگ گلشیری، آینههای دردار، راوی محدود، سطوح داستانی، مولف مستتر، زیباییشناسی داستان، استقلال متن ادبی.
|
آدرس
|
سازمان سمت, پژوهشکدۀ تحقیق و توسعۀ علوم انسانی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
f_molowdi@yahoo.com
|
|
|
|
|