داستان «موسی و شبان» نمونهای عینی از تحقق امتزاج افقها در تلقی گادامری
|
|
|
|
|
نویسنده
|
بالو فرزاد ,حق جو سیاوش
|
منبع
|
نقد ادبي - 1397 - دوره : 11 - شماره : 42 - صفحه:7 -28
|
چکیده
|
گادامر، بنیاد فهم را امتزاج افق مفسر و افق متن می داند و بر این اساس، به تبیین واقعه فهم و چگونگی آمیزش افق ها می پردازد. طُرفه اینکه تحقق چنین مفهومی را به طور عینی و مصداقی در داستان »موسی و شبان « در مثنوی شاهد هستیم. مولانا که کانون فهم خود را از خدا، آمیزش افق اهل تشبیه و اهل تنزیه قرار می دهد، برای تعلیم و عینیت بخشی به چنین تلقی و تفسیری، داستان »موسی و شبان « را می آفریند. در این داستان، موسی و شبان به مثابه مفسری، تلقی خاصی از خدا دارند که متاثر از کتاب و سنت و با توجه به موقعیت هرمنوتیکی آن هاست؛ چنان که در آغاز داستان، خداشناسی موسی در قالب اهل شریعت و تنزیه ظاهر می شود و درمقابل، تجربه و درک شبان از خدا متناسب با تلقی اهل تشبیه آشکار می گردد. این چنین در آغاز داستان، موسی و شبان هریک در افق خود محصورند. اما در ادامه از طرفی مواجهه مواخذه گرایانه موسی با شبان و از سوی دیگر عتاب خداوند با موسی، هم شبان و هم موسی را در موقعیت هرمنوتیکی تازه ای قرار می دهد؛ به گونه ای که هر دو درنهایت جمع دو افق تشبیه و تنزیه را به حقیقت نزدیک تر می یابند.
|
کلیدواژه
|
مولوی، گادامر، مثنوی مولوی، موسی، شبان، آمیزش افقها
|
آدرس
|
دانشگاه مازندران, ایران, دانشگاه مازندران, ایران
|
|
|
|
|
|
|