تاثیر آموزش هوش معنوی بر میزان گرایش به تفکر انتقادی و خلاقیت هیجانی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
نمازیان مریم ,توحیدی افسانه ,باقری مسعود
|
منبع
|
مطالعات آموزش و يادگيري - 1397 - دوره : 10 - شماره : 1 - صفحه:189 -205
|
چکیده
|
تفکر انتقادی، فکر خودهدایت شده و خود نظم داده شدهای است که در آن تلاش بر استدلال در بالاترین سطح کیفیت به روش فکری عادلانه یا تفکر بدون پیشداوری و عاری از تعصب هوشمندانه است. پرورش این نوع تفکر را یکی از اهداف غایی نظام تعلیم و تربیت رسمی دانستهاند. این پژوهش با هدف تعیین تاثیر آموزش هوش معنوی بر گرایش به تفکر انتقادی و خلاقیت هیجانی دانشآموزان دختر انجام گرفته است. پژوهش از نوع مداخله با طرح پیش آزمونپس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری همه دانشآموزان دختر مقطع متوسطه شهر کرمان و مشارکتکنندگان در پژوهش شامل 34 نفر از دانشآموزان بودند که به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. این افراد بر اساس تقسیم تصادفی در دو گروه مداخله و گروه کنترل به تعداد برابر قرار گرفتند. برای جمعآوری اطلاعات مورد نیاز از سیاهههای گرایش به تفکر انتقادی ریکتس و خلاقیت هیجانی آوریل استفاده شد. این ابزارها ابتدا برای هر دو گروه، به منزله پیشآزمون اجرا شدند. سپس، آموزش معنوی به عنوان متغیر مستقل پژوهش در 10 جلسه 90 دقیقهای، برای گروه آزمایش اجرا شد. گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. پس از پایان آموزش، بار دیگر دو ابزار پژوهش برای هر دو گروه مداخله و کنترل به عنوان پسآزمون اجرا شد. دادهها با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش هوش معنوی در افزایش میزان گرایش به تفکر انتقادی در گروه مداخله تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین آموزش هوش معنوی تاثیر معناداری بر خلاقیت هیجانی مشارکتکنندگان در این پژوهش ندارد. یافتههای پژوهش حاضر با توجه به پیشینه پژوهشی مورد بحث قرار گرفتهاند. در پایان، پیشنهادهایی برای انجام پژوهش بیشتر درباره هوش معنوی و متغیرهای مربوط به تفکر انتقادی و خلاقیت هیجانی ارائه شده است.
|
کلیدواژه
|
هوش معنوی، تفکر انتقادی، خلاقیت هیجانی
|
آدرس
|
دانشگاه شهید باهنر کرمان, ایران, دانشگاه شهید باهنر کرمان, ایران, دانشگاه شهید باهنر کرمان, ایران
|
|
|
|
|
|
|