|
|
تحلیل نمادینگی آتش در اساطیر برمبنای نظریّه همترازی و رویکرد نقد اسطوره ای (با تمرکز بر اساطیر ایران و شاهنامه فردوسی)
|
|
|
|
|
نویسنده
|
پورخالقی چترودی مهدخت ,قائمی فرزاد
|
منبع
|
جستارهاي نوين ادبي - 1389 - دوره : 43 - شماره : 170 - صفحه:95 -118
|
چکیده
|
نقد اسطوره ای، یکی از رویکردهای اصلی نقد ادبی معاصر است که بر شالوده یافته های علوم روان شناسی، انسان شناسی و تاریخ تمدّن به وجود آمده، به ویژه بیشترین تاثیرات را از نظریّات یونگ درباره ناخودآگاه جمعی و کهن الگوها پذیرفته است که از روان شناسی او با روان کاوی تحلیلی و از روش تحلیل او از اساطیر، با عنوان «اسطوره شناسی تحلیلی» یاد می کنند. در این جستار، با این رویکرد، به بررسی نمادینگی عنصر آتش پرداخته شده است. فرض ضدیّت جوهری و وحدت نهایی میان عناصر متضاد، نتیجه فرافکنی محتویّات ناخودآگاه در موضوعات بیرونی، در جهت غلبه بر طبیعت است و در این میان، آخشیج آتش صاحب نقشهایی شده است که در اساطیر و ادب جهان و از جمله شاهنامه فردوسی نمود دارد و آنها را می توان در دو بخش تقسیم بندی کرد: در این اساطیر، عنصر آتش- به عنوان آخشیج فرازین و واسطه میان آسمان و زمین- از یک سو، نمادی از ظهور و تجلّی ملکوت معنا در عالم مادّی و مظهری از طبیعت روحانی است و در سویه متقابل خود، مظهری از قهر و خشم و شکوه عالم لاهوت (آتش دوزخ) و مرحلهای هراسناک از سوختن و گداختن است که گذر از آن (آزمون آتش)، مرحلهای از تشرّف و عروج به مقامی بالاتر را درخود نمادینه کرده است.
|
کلیدواژه
|
نقد اسطورهای ,کهن الگو ,ناخودآگاه جمعی ,یونگ ,شاهنامه ,آتش ,mythological criticism ,archetype ,collective unconscious ,Jung ,Shahnameh ,fire
|
آدرس
|
دانشگاه فردوسی مشهد, دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی, ایران, دانشگاه فردوسی مشهد, استادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
farzadghaemi@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|