موقعیت طبقاتی زنان در تعارض با کلیشههای جنسیتی در متون عرفانی تعلیمی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
پژوهش پرنوش
|
منبع
|
جستارهاي نوين ادبي - 1400 - دوره : 54 - شماره : 3 - صفحه:81 -97
|
چکیده
|
جایگاه زنان در متون عرفانی تعلیمی به جهت نمادوارگیِ نفس همواره در سطحی پایینتر از مردان، که تمثیل عقل هستند، در نظر گرفته شده است و گفته شده که گفتمان عرفانی که در آن زنستیزی معادل نفسستیزی و دنیاگریزی است، بیش از گفتمانهای دیگر ادبیات فارسی زندشمن است. این مقاله ابتدا با رویکردی ملهم از کیت میلت که اِعمال سیاستهای جنسیتی را در سه حوزۀ منزلت، نقش و منش دنبال میکند، به بررسی جایگاه، نقش و منش زنان طبقۀ بالا (زنان منسوب به دربار) و متقابلاً زنان طبقۀ پایین (کنیزان) در حکایات سه منظومهسرای شاخص ادبیاتِ عرفانی، یعنی سنایی، عطار و مولوی میپردازد و سپس نقش زنان را در بافت عرفانیِ حکایات بررسی میکند و درنهایت با توجه به نقش زنان در هر دو بافت، رویکرد سه نویسنده را نسبت به جایگاه زنان ارزیابی مینماید. دستاورد این مقاله این است که نشان میدهد در گفتمان عرفانیتعلیمی تقسیمات اجتماعی مقدم بر تقسیمات جنسیتی است؛ چراکه زنان طبقات بالا جایگاهی فراتر از مردان طبقات دیگر (حتی صوفیان) دارند و بر اساس اوصاف نسبتداده شده به این زنان مانند دور از دسترس بودن، موردستایش واقعشدن و جایگاه الوهیت برخی از این زنان تمثیل خداوند واقع شدهاند؛ درحالیکه مرد-صوفیان تجربۀ شهودی خود را در رویایی با این زنان تجربه میکنند.
|
کلیدواژه
|
جنسیت، کلیشۀ جنسیتی، طبقۀ اجتماعی، زنان منسوب به دربار، کنیز، گفتمان عرفانی
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن, دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
pajouheshp@yahoo.com
|
|
|
|
|