بررسی کارکرد گفتمانی «تمثیل» در بیان صوفیه (مطالعۀ موردی: تمثیل پردازی مفهوم «طاعت و عبادت»)
|
|
|
|
|
نویسنده
|
اکبری زینب
|
منبع
|
جستارهاي نوين ادبي - 1400 - دوره : 54 - شماره : 1 - صفحه:1 -20
|
چکیده
|
در مطالعۀ «تمثیل» سه نگرش اصلی وجود دارد: الف) در نگرش «بلاغی» تمثیل یک صنعت ادبی است که اندیشمندان بلاغت آن را ذیل علم بیان بررسی میکنند و کارکرد زیباییشناسانه دارد؛ ب) در نگرش «شناختی» پدیدهای شناختی است که نقش مهمی در ساماندهی مفاهیم و تفکر انسان ایفا میکند و آنچه در زبان ظاهر میشود تنها نمود آن پدیدﮤ شناختی است؛ ج) در نگرش «گفتمانی» تمثیل ابزار قدرتمندی است که کنشگران اجتماعی متکی بر آبشخورهای فردی و اجتماعی و برای مشروعیتبخشی به گفتمان خود و طرد گفتمانهای رقیب از آن بهره میجویند. صوفیه در طول تاریخ تصوف همواره کوشیدهاند تا به کمک تمثیل به عناصر معنوی تجربههای عرفانی خویش هیاتی ملموس ببخشند؛ اما هر تمثیل، مفاهیم عرفانی را به شکل خاصی بازنمایی میکند. پژوهش حاضر با تکیه بر چنین نگرشی و به کمک مبانی و ابزارهای روششناختی نظریۀ گفتمان لاکلائو و موف به بررسی کارکرد گفتمانی تمثیلپردازی صوفیه در باب مفهوم «طاعت و عبادت» در بیان صوفیه میپردازد. از منظر گفتمانی، در ادوار نخستین تصوف، تمثیلها ماهیتی بیناگفتمانی دارند؛ یعنی هویتها و مفاهیم، اغلب حول دالهایی شکل میگیرند که برآمده از گفتمانهای رایج آن دوره یا حتی گفتمانهایی بیرون از میدان گفتمانی علوم شرعی اسلامی است؛ اما در ادوار متاخرتر، صوفیه کوشیدند با ساختشکنی مفاهیم و هویتها، معانی گفتمانهای رقیب را طرد کنند و شبکههای تازهای از نشانهها برسازند.
|
کلیدواژه
|
تمثیل، تحلیل گفتمان، لاکلائو و موف، زبان صوفیه
|
آدرس
|
دانشگاه علامه طباطبائی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
zeinab.akbari@atu.ac.ir
|
|
|
|
|