>
Fa   |   Ar   |   En
   بررسی اسطورۀ ضحاک بر اساس ساختار تقابل‌های دوگانۀ کلود لوی استروس  
   
نویسنده عبادی جمیل سعید ,رضایی دشت ارژنه محمود ,قلعه خانی گلنار
منبع جستارهاي نوين ادبي - 1395 - دوره : 49 - شماره : 4 - صفحه:67 -92
چکیده    کلود لوی‌استروس برای منطق اسطوره قائل به ساختاری دوقطبی‌تقابلی است. به عقیدۀ او ساختار ذهن انسان برای درک پدیده‌ها هر پیوستاری را در قطب‌های متقابل دوگانه‌ای قرار می‌دهد و این کنشِ ذهنیِ فراگیر در نهایت منجر به تقابل‌های دوگانه‌ای چون شب/ روز، سیاه/ سفید، خام/ پخته و مفاهیمی از این دست می‌شود. او معتقد است در یک مطالعۀ ساختارگرایانه نمی‌توان از زنجیرۀ تشکیک مراتب اجزا غافل بود. بنابراین باید هر تقابل کلی در اسطوره قابل تقسیم به تقابل‌هایی جزئی‌تر باشد. البته این تجزیه‌پذیری پیوسته، بدان معنا نیست که تجزیه‌پذیری اسطوره‌ای به معنی قطع ارتباط جزء و کل است؛ بلکه کنش و معنای هر تقابل خُرد همواره در راستای تقابل کلان‌تر قرار دارد. در این جستار با بررسی اسطورۀ ضحاک از منظر تقابل های دوگانه روشن شد که تقابل هایی چون تقابل ایرانیان و انیرانیان، شیر و خون، کاوه و ضحاک، جامعۀ اشتراکی و حکومت متمرکز، شهرناز، ارنواز و تقابل‌های آتیِ شاهنامه و ... همه در خدمت تقابل‌های کلّی تر و در جهت تقویت سویه‌های متقابل بنیادین اسطوره است. به عبارتی دیگر، اسطوره در بطن خود تقابل‌های کلانی دارد که هریک قابل تجزیه به تقابل‌هایی خردترند.
کلیدواژه اسطوره، شاهنامه، ضحاک، لوی‌استروس، تقابل‌های دوگانه
آدرس دانشگاه شیراز, ایران, دانشگاه شیراز, ایران, دانشگاه شیراز, ایران
پست الکترونیکی armaiti_17@yahoo.com.au
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved