بررسی مسئلۀ نیست انگاری شر در رهیافت فلسفی با تکیه بر دیدگاه ملاصدرا
|
|
|
|
|
نویسنده
|
کریم زاده قراملکی قربانعلی
|
منبع
|
فلسفه دين - 1396 - دوره : 14 - شماره : 2 - صفحه:399 -418
|
چکیده
|
مسئلۀ شر یکی از مسائل بنیادی در نظامهای الهیات بهویژه در فلسفۀ اسلامی بهشمار میآید. معضل شر گاهی قرینهای بر رد خدا و گاهی بهعنوان امری ناسازگار با برخی از اوصاف خدا مانند؛ عدل، خیرخواهی و قدرت مطلق مطرح شده است. بسیاری از فلاسفه و متکلمان تلاش کردهاند برای ابعاد گوناگون مسئله شر، راهحل پیدا کنند. یکی از راهحلهای بسیار معروف، تحلیل هستیشناسانه از شرور است.در این تحلیل شر به امر عدمی اعم از عدم ذات یا عدم کمال ذات تحویل میشود (نظریۀ نیستانگاری شر). این دیدگاه در بین اندیشمندان، موافقان و مخالفانی دارد. صدرالمتالهین در برخورد با این مسئله دو نوع موضعگیری متفاوت داشت. در آثار فلسفی متقدم بهویژه در کتاب اسفار از نظریۀ نیستیانگاری شر دفاع و آن را برهانی دانسته و در تحلیل و پاسخ به برخی از مسائل فلسفی و کلامی، از جمله ارتباط مسئلۀ شر با صفات الهی، نظام احسن، قضا و قدر و شر ادراکی از آن سود جسته است. اما از برخی عبارتهای کتاب شرح اصول کافی که جزو آثار متاخر ملاصدرا محسوب میشود، چنین برمیآید که از نظریۀ خویش عدول کرده است. توصیف و نقد و بررسی دیدگاه موافقان و مخالفان این نظریه و بهویژه تبیین مواضع دوگانۀ ملاصدرا از مهمترین یافتههای پژوهش است.
|
کلیدواژه
|
بالذات، بالعرض، خیر، شر، عرفی، فلسفی، نیستانگاری
|
آدرس
|
دانشگاه تبریز, دانشکدۀ الهیات و علوم اسلامی, گروه فلسفه و کلام اسلامی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
g.karimzadeh@tabrizu.ac.ir
|
|
|
|
|