امکانسنجی تطبیق انسانشناسی صدرایی و انسان در فلسفههای اگزیستانس (با تاکید بر اندیشههای یاسپرس و سارتر)
|
|
|
|
|
نویسنده
|
گرجیان عربی محمد مهدی ,سالک معصومه سادات
|
منبع
|
فلسفه دين - 1393 - دوره : 11 - شماره : 3 - صفحه:429 -462
|
چکیده
|
«وجود» و «تقدم وجود بر ماهیت» عباراتی کلیدی در فلسفۀ صدرایی و فلسفههای اگزیستانس هستند که در نظر اول امکان بررسی تطبیقی و برقراری برخی تشابهات در زمینۀ انسانشناسی را به ذهن متبادر میکنند. صحت این فرضیه در بررسی دقیقتر واژههای «انسان»، «وجود انسانی» و نیز ملاحظۀ روش در فلسفۀ اگزیستانسیالیسم ملحدانه (به نمایندگی سارتر) و خداباور (به نمایندگی یاسپرس) پیگیری میشود و طرح هرگونه تطبیق در تحلیل مفهوم، روش، غایت، مبانی و خاستگاههای این دو مشرب فلسفی سنجش خواهد شد. این در حالی است که خصیصۀ اصلی اگزیستانسیالیسم که انسان بهعنوان محور و حتی غایت در آن مطرح شده، ارجاع به امور عینی با کاربست شیوۀ پدیدارشناسانه است که در واقع نوعی واکنش به فلسفههای انتزاعی بهشمار میآید. در حالیکه در انسانشناسی صدرایی، محوریت انسان به سمت غایت قرب الهی جهتگیری شده و در تبیین سازوکار فلسفی این انسانشناسی، شیوۀ انتزاعی مبتنی بر مبناگرایی و وزن دادن به دادههای انتزاعی ذهن بهعنوان پیشفرض پذیرفته شده است. در انسانشناسی عرفانی که ملاصدرا متاثر از آن بوده، انسان محور عالم است و عالم در خدمت اوست. اما با این تفاوت عمده با مکاتب اگزیستانس که محور بودن انسان و شان و منزلت او، بهواسطۀ ارتباط او با حق تعالی است.
|
کلیدواژه
|
اگزیستانسیالیسم ,انسانشناسی ,سارتر ,ملاصدرا ,یاسپرس
|
آدرس
|
دانشگاه باقرالعلوم (ع), ایران, دانشگاه باقرالعلوم (ع), ایران
|
پست الکترونیکی
|
m.salek@whc.ir
|
|
|
|
|