>
Fa   |   Ar   |   En
   «موجود» و «وجود» در کتاب الحروف فارابی  
   
نویسنده شهیدی فاطمه
منبع جاويدان خرد - 1393 - دوره : 11 - شماره : 25 - صفحه:55 -76
چکیده    فارابی در کتاب الحروف سه معنا برای موجود ذکر می‌کند که عبارت‌اند از «مقولات»، «صادق» و «منحاز بماهیه ما فی الخارج» و دو معنای آخر را به عنوان معانی اصلی موجود معرفی می‌کند. او جهت حفظ جایگاه فلسفی معنای اصطلاح «موجود»، کاربرد آن را به عنوان رابط بین ماهیت موضوع و محمول در قول جازمه موجبه، در زبان عربی جایز و هم‌ردیف افعال وجودی مانند کان‌یکون می‌داند. فارابی موجود -به معنای منحاز بماهیه ما فی‌الخارج- را دارای دو گونه ماهیت می‌داند؛ منقسم و غیر منقسم. در ماهیات منقسم، «موجود» بودن شیء به تمام ماهیت آن به نحو غیر تفصیلی است (مانند انسان) و «وجود» یا عبارت است از تمام ماهیت به نحو تفصیلی (مانند حیوان ناطق) و یا اجزای آن جدا از هم (مانند حیوان یا ناطق). او تمام این مباحث را در حرف سوال «هل» جمع می‌کند. در فلسفه سوال هل مقرون به «موجود» است و این «موجود» یا خودش محمول است یا رابط بین موضوع و محمول. با توجه به معانی اصطلاح موجود، در هر دو گونه سوال در مرحله اول پرسش از صدق در میان است. پس از علم به صدق حرف هلِ مقرون به موجود برای پرسش از وجود (ذاتیات) موضوع که ذات و ماهیت آن را تشکیل می‌دهند و موجب انحیاز خارجی آن از دیگر موجودات می‌شوند به‌کار می‌رود.
کلیدواژه موجود ,وجود ,ماهیت ,منحاز ,ذاتی ,صادق ,هل
آدرس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران, ایران
پست الکترونیکی shahidi.fateme@gmail.com
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved