|
|
مساله هنر نزد افلاطون با تاکید بر شهود مثال خیر
|
|
|
|
|
نویسنده
|
سلطانی کوهانستانی مریم
|
منبع
|
جاويدان خرد - 1396 - شماره : 32 - صفحه:77 -94
|
چکیده
|
ارتباط وثیق میان معرفتشناسی و هستیشناسی در مابعدالطبیعه افلاطونی، خود را در هنر نیز آشکار میسازد. در تفکر افلاطون، اولاً فلسفه یک کمال نظری در حد طاقت بشری است؛ ثانیاً راه نشان دادن این معرفت نظری به اخلاق، سیاست و هنر این است که هم برای حکیم و هم برای آحاد جامعه یک کمال عملی باشد. افلاطون، غایت حکمت را شهود مثال خیر و این شهود را شرط انجام هر کار شخصی یا اجتماعی دانست، از اینرو هر چیز از جمله هنر، تابع غایت تحقق مثال خیر است. به اعتقاد افلاطون، هرگونه هنری که به حقیقت بی اعتنا باشد، فاقد ارزش است؛ زیرا خیری در آن نیست و هر اندازه هنری به حقیقت نزدیکتر باشد، به همان نسبت ارزشمند است. هرچند در آثار افلاطون چنین مطلبی به صراحت ذکر نشده است؛ اما میتوان گفت نفسِ هنرمندی که به مقام شهود مثال خیر رسیده است، با خلق اثر هنری، مظهر و جلوه صفاتی نظیر خلّاق، مبدع، بدیع و مصوّر می شود و با فعل هنری خود به مبدا عالم شباهت می یابد.
|
کلیدواژه
|
افلاطون ,هنر ,مثال خیر ,معرفت ,شهود ,آفرینندگی
|
آدرس
|
دانشگاه محقق اردبیلی, گروه فلسفه, ایران
|
پست الکترونیکی
|
m.soltani@uma.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|