>
Fa   |   Ar   |   En
   معرفت پیشینی در معرفت‌شناسی معاصر و فلسفه فارابی  
   
نویسنده عباس زاده مهدی
منبع ذهن - 1399 - شماره : 81 - صفحه:63 -89
چکیده    معرفت پیشینی اجمالاً معرفت حقایقی است که از ابتدا فارغ از تجربه و صرفاً به نحو عقلی قابل ادراک هستند. کانت معرفت پیشینی یا ماتقدم را در مقابل معرفت پسینی یا ماتاخر قرار داد و آن را به معرفت مستقل از تجربه تعریف کرد. معرفت‌شناسان معاصر غربی بر مبنای تعریف کانت، چهار تعریف تکمیلی از معرفت پیشینی به دست داده‌اند. در کنار این بحث، مسئله آگاهی فطری به معنای مورد نظر افلاطون، دکارت و برخی دیگر از عقل‌گرایان در سنّت فلسفی غرب نیز مطرح است. آگاهی فطری بدین معنا، اجمالاً آگاهی‌ای است که منشا هستی و وجود آن تجربه نباشد. به باور غالب معرفت‌شناسان معاصر غربی، آگاهی فطری به این معنا غیر از معرفت پیشینی است. در نوشتار حاضر نشان داده خواهد شد که فارابی اگرچه در آثار خویش از معرفت پیشینی صراحتاً سخن نگفته، از معرفت بدیهی و مفاهیم مرتبط با آن از قبیل معرفت اوّلی، ضروری، یقینی و... فراوان بحث کرده است. مدعای نوشتار حاضر، استنباط این مطلب است که فارابی به گونه‌ای از معرفت پیشینی به معنای نخستِ مورد نظر معرفت‌شناسان معاصر غربی معتقد است؛ او همچنین آگاهی فطری به معنای فوق را آشکارا رد می‏کند.
کلیدواژه معرفت‌شناسی معاصر، فارابی، معرفت، پیشینی، فطری، بدیهی
آدرس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی, گروه معرفتشناسی, ایران
پست الکترونیکی mehr_1777@yahoo.com
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved