>
Fa   |   Ar   |   En
   نسبت بین خودآگاهی و آگاهی به غیر در فلسفه ارسطو و ابن ‎سینا  
   
نویسنده اسحاقی نسب اسماء ,زمانیها حسین
منبع ذهن - 1399 - شماره : 82 - صفحه:109 -134
چکیده    دیدگاه ابن‎سینا در مورد خودآگاهی با دیدگاه ارسطو متفاوت است. بر اساس نظر ارسطو فاعل شناسا نمی‎تواند آگاهی بی‏واسطه‎ای به خود داشته باشد، بلکه همواره به واسطه علم به شیء دیگر به خود علم پیدا می‎کند و چون مبدا علم در فلسفه ارسطو علم به اشیای مادی و محسوس است، اصولاً شناخت انسانی بر این اساس و مبتنی بر این مدل شکل می‎گیرد و از این جهت حقیقت «خود» نیز که همواره همراه با ادراک اشیای مادی و ملازم با آنها درک می‎شود، امری مکانمند و زمانمند است. این در حالی است که از نظر ابن‎سینا حقیقت «خود» از راه نوعی شهود بی‏واسطه درونی و صرف نظر از هر گونه ادراک حسی  قابل وصول است و دقیقاً این همان نکته ای است که ابن‎سینا در انسان معلق در فضا در صدد بیان آن است. اگر بخواهیم دیدگاه ارسطو و ابن‎سینا در مورد خودآگاهی و نسبت آن با آگاهی به غیر را با دیدگاه‎های رایج در فلسفه ذهن معاصر مقایسه کنیم، باید بگوییم دیدگاه ارسطو در مورد خودآگاهی بیشتر با آن نوع خودآگاهی که در فلسفه ذهن از آن با نام خودآگاهی مرتبه اول یا پیشا تاملی یاد می‎شود، سازگار است؛ در حالی که ابن‎سینا ضمن پذیرش این معنا از خودآگاهی به نوعی خودآگاهی مرتبه بالاتر یا تاملی نیز قایل است.
کلیدواژه خودآگاهی، آگاهی به غیر، ارسطو، ابن‎ سینا، خودآگاهی پیشا تاملی، خودآگاهی تاملی
آدرس دانشگاه شاهددانشگاه شاهد, ایران, دانشگاه شاهد, گروه فلسفه و حکمت اسلامی, ایران
پست الکترونیکی zamaniha@gmail.com
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved