نظریه عقل ابن سینا با نظر به تفسیرِ او از نظریه نوس در فلسفه ارسطو
|
|
|
|
|
نویسنده
|
معمارزاده اصفهانی محمد علی ,قوام صفری مهدی
|
منبع
|
ذهن - 1397 - شماره : 75 - صفحه:173 -199
|
چکیده
|
ارسطو نوس را در تحلیلات ثانوی به عنوان ملکه معرفتی و دانش علمی برهان ناپذیر معرفی می کند. کارکرد این ملکه معرفتی دریافت اصل های دانش و اموری است که همه دانش ها بر آن استوارند. نوس در درباره نفس به عنوانِ ویژگی انسانی شناخته شده است؛ آن ویژگی در ما که نفس به واسطه آن میشناسد و حکم می کند. نوس از نظر ارسطو واجد تقسیم هایی است: عملی و نظری، منفعل و سازنده. نوس منفعل پیش از ادراک معقولات خود هیچ چیز نیست و پس از بهفعلیترسیدن به صورت تمامی معقولات در می آید؛ اما ویژگی ای که در نوس موجب بهفعلیت رسیدن معقولات می شود، همان نوس سازنده است. نوس سازنده ملکه ای نفسانی و درونی است که موجب بالفعل شدنِ معقولات می گردد. تلقی ابن سینا از عقل تفاوت های جدی ای با ارسطو دارد؛ او عقل را در مقام ذات خود مجرد دانسته، آن را واجدِ خودآگاهی پیش از درک اشیا می داند. مراتب عقل نزد ابنسینا به جای دو مرتبه به چهار مرتبه: هیولانی، بالملکه، بالفعل و مستفاد ارتقا می یابد. عقل فعال برای ابن سینا امری بیرونی است که با اشراق خود نفس را به فعلیت عقلانی می رساند. رویکرد ابنسینا به عقل با توجه به سنّت ارسطویی واجد تفاوت هایی جدی است. وی از طرفی تلقی ارسطو از عقل را میپذیرد و با توجه به آن، لوازمش را پیگیری میکند؛ از سویِ دیگر رگه هایی از تفکر نوافلاطونی را در دیدگاه خود وارد کرده و می کوشد آن را با رویکردِ اول سازگار کند. این مقاله وجوه تلائم و تنافر تفسیر ابن سینا از نظریه نوس ارسطو را بررسی می کند.
|
کلیدواژه
|
نوس، عقل، هکسیس، خودآگاهی، عقل فعال، عقل منفعل
|
آدرس
|
دانشگاه تهران, ایران, دانشگاه تهران, گروه فلسفه, ایران
|
پست الکترونیکی
|
safary@ut.ac.ir
|
|
|
|
|