مقایسه انتقادی مدلهای فرهنگی و مدلهای آرمانی در علوم شناختی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
نرسسیانس امیلیا ,فیاض ابراهیم ,اردبیلی لیلا
|
منبع
|
ذهن - 1396 - شماره : 71 - صفحه:117 -144
|
چکیده
|
در علوم شناختی این پیشفرض پایهای حاکم است که دانش ذهنی اساساً دانشی دایرهالمعارفی است که به واسطه بدنمندی با جهان بیرون در ارتباط میباشد؛ ازاینرو ذهن فاقد سازههای ذاتی برای تولید معناست و تنها ابزاری است که به جهان اطراف و تجربیات ما معنا میبخشد. به این ترتیب است که در علوم شناختی فرایند معناسازی از طریق ذهن، مسئلهای مهم تلقی میشود و در همین راستا، برخی از رشتههای علوم شناختی، مانند زبانشناسی و انسانشناسی شناختی، برای فهم این فرایند ابزار تحلیلی مختلفی را ابداع کردهاند. این مقاله به کمک بررسی انطباقی این ابزار تحلیلی بر آن است با معرفی مزایا و محدودیتهای هر یک از این ابزار، درنهایت نشان دهد که چگونه زبانشناسی شناختی برای درک فرایند ساخت معنا در ذهن، به بافتمندی معنا در سپهر اجتماعی فرهنگی زبان بیتوجه بوده است و چه راه حلی برای رهایی از این مخمصه وجود دارد.
|
کلیدواژه
|
انسانشناسی شناختی، پیشنمونه، چارچوب، زبانشناسی شناختی، قلمرو، طرحواره، مقولهبندی، مدل آرمانی شناختی، مدل فرهنگی
|
آدرس
|
دانشگاه تهران, گروه مردم شناسی, ایران, دانشگاه تهران, گروه مردم شناسی, ایران, دانشگاه تهران, ایران
|
پست الکترونیکی
|
leila.ardebili1361@gmail.com
|
|
|
|
|