الگوی راهبردی نهادینه‌سازی امر به معروف در بافت فرهنگی- اجتماعی؛ مبتنی بر نظریه زمینه ای

مقدمه: امر به معروف راه و روش پیامبران و صالحان و واجب بزرگ الهی است که در پرتو آن، امنیت اجتماعی تامین می‌شود. پژوهش حاضر باهدف طراحی الگوی نهادینه‌سازی امر به معروف در بافت فرهنگی اجتماعی بر اساس نظریه زمینه‌ای بود.روش: به‌منظور طراحی الگوی یادشده به شکل بومی، از روش پژوهش کیفی و روش نظریه زمینه‌ای استفاده شد. به این منظور صاحب‌نظران و مسئولان مربوطه با هماهنگی‌های انجام‌شده مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. به‌منظور تحلیل داده‌های حاصل از مصاحبه‌ها از کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد.یافته‌ها: در کدگذاری باز، با تحلیل و کدگذاری مصاحبه‌های انجام‌شده، 377 کد باز به دست آمد که به‌صورت گزاره‌های مفهومی اولیه مشخص شدند. در کدگذاری محوری، کدها و مقوله‌های اولیه با یکدیگر مقایسه و پس از حذف کدهای مشابه، 37 کد محوری به دست آمد. برخی از این مقوله‌ها به‌عنوان پیامدهای امر به معروف و نهی از منکر (شامل اجرای احکام و فرایض الهی، ترویج نیکی «بر پا شدن معروف»، اجتناب از بدی «رخت بستن منکر»، ایجاد سازمان متدین و حیات طیبه، تثبیت نظام اسلامی و طراوت و شادابی آن و فلاح و رستگاری) و برخی در نقش عامل‌های تاثیرگذار تهیه و تدوین شدند. در مرحله کدگذاری انتخابی، مولفه گفتمان‌سازی و فرهنگ‌سازی به‌عنوان مقوله اصلی انتخاب و سایر مقوله‌ها به آن ارتباط داده شدند.نتیجه‌گیری: درمجموع، بر اساس یافته‌های حاصله می‌توان نتیجه گرفت رواج امر به معروف و نهی از منکر ضامن برپا شدن واجبات و مستحبات، رخت بستن منکر (محرمات و مکروهات)، ایجاد سازمان متدین و حیات طیبه، تثبیت نظام اسلامی و طراوت و شادابی آن و درنهایت، نیل به فلاح و رستگاری می‌شود.

Strategic model of institutionalization of enjoiningthe good and forbidding the evil in the socio-cultural context; Based on contextual theory

Introduction: The commandment is the wellknown way of the prophets, the righteous and the great divine obligation, in the light of which social security is provided. The aim of this study was to design a model for the institutionalization of the famous in the sociocultural context based on the underlying theory. Method: In order to design the model in a native way, qualitative research method and ground theory method were used. For this purpose, experts and relevant officials were interviewed in depth with the coordination made. Open, axial and selective coding was used to analyze the data obtained from the interviews. Finding: In open coding, by analyzing and coding the interviews, 377 open codes were obtained which were identified as basic conceptual propositions. In axial coding, the initial codes and categories were compared with each other and after removing the same codes, 37 axial codes were obtained. Some of these categories are as consequences of enjoining what is good and forbidding what is evil (including the implementation of divine commands and duties, promoting the goodness of &standing up for the good&, avoiding the evil of &dressing up the evil&, establishing a religious organization and good life, establishing the Islamic system and Its freshness and freshness (prosperity and salvation) and some in the role of influential factors were prepared and compiled. In the selective coding stage, the discourse and culture building component was selected as the main category and other categories were related to it. Conclusion: In general, based on the findings, it can be concluded that the prevalence of enjoining the good and forbidding the evil guarantees the fulfillment of obligations and mustahabs, the removal of the evil (prohibitions and abominations), the establishment of a religious and virtuous organization, the establishment of the Islamic system and its freshness. And finally, there is prosperity and salvation