بررسی تغییر انسجام اجتماعی ناشی از مهاجرت در شهر قم

زمینه و هدف: یکی از مهمترین مولفه‌های تامین کننده ساختار امنیت اجتماعی در هر جامعه ، مقوله انسجام و یکپارچگی اجتماعی است . بدین معنا که همگان برای حفظ جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند، هدفی مشترک داشته باشند . هدف این پژوهش بررسی تغییر انسجام اجتماعی ناشی از مهاجرت در شهر قم می باشد روش : این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش آمیخته است . که در آن از دو روش مصاحبه ساختار یافته با 30 نفر از افراد خبره و پرسشنامه محقق ساخته به تعداد 384 نفر از افراد بالای 18 سال ساکن در قم به عنوان حجم نمونه و با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده و سپس از آن‌ها خواسته شد با توجه به هر شاخص ، نظر خود را در یک طیف پنج‌گزینه‌ای بیان کنند . یافته ها : بر اساس یافته های تحقیق از شاخص های مربوط به انسجام اجتماعی شامل : همکاری بین‌ افراد و گروه‌ها ، تقویت یا تضعیف خرده‌فرهنگ‌ها ، تعهد اجتماعی بین افراد ، همرنگ‌شدن باورهای افراد ، همبستگی در سلائق و ذائقه‌های افراد ، تغییر در دیدگاه افراد با قومیت‌های مختلف ، شیوع وصلت در میان افراد با قومیت‌های مختلف ، میزان وابستگی فرهنگی ، جدایی‌گزینی قومیتی . تنها تغییر در دیدگاه افراد با قومیت‌های مختلف و جدایی‌گزینی قومیتی برای سکونت ، در وضعیت مناسبی قرار داشته و مابقی شاخص ها از وضعیت مناسبی برخوردار نبودند. نتیجه گیری: به نظر می رسد با توجه به تغییر وضعیت انسجام اجتماعی در شهر قم و عدم برخورداری از وضعیت مناسب، در صورتی که ظرفیت های مدیریت اجتماعی، انسجام مطالبات را در لایه های مختلف فراهم و آن را در راستای قدرت ملی فعال نشوند به سمت چالش و تهدید انسجام و تضعیف حوزه های نفوذ و مشارکت خواهد رفت.

Exploring lived experience of facing threats of the crime scene reconstruction of homicide and providing preventive strategies, with a Qualitative Approach to Phenomenology

Introduction: One of the main concerns of crime scene reconstructors is the threat posed to them at various stages of the reconstruction of the crime scene. That, in order to identify these threats, and apply security and preventive strategies and actions, the need for research in this area is evident. Method: The present study was conducted with a qualitative approach and phenomenological method. The study population was all key informants in the field of study. Using purposive and theoretical sampling, 21 individuals were selected. Sampling continued until theoretical saturation. The tools used for data collection included openended questionnaire, indepth interview and nottaking. Data were analyzed based on a sevenstep Colaizzi method. Findings: The findings showed that the threats experienced and confronted by crime scene reconstructors were categorized into a threestep pattern that including threats before the reconstruction of the crime scene, threats during the reconstruction of the crime scene, and threats after the reconstruction of the crime scene. Conclusion: Identifying and classifying the threats against the reconstructors of the crime scene of homicide will lead to with preventive and coping actions, crime scene reconstruction of homicide should be done with the least risk and threat, and finally, the crime scene reconstruction of homicide ends with maximum success. Based on the findings, it is suggested that the results of the research be presented in different ways, such as holding inservice training classes to those executors of the reconstruction of the crime scene.