>
Fa   |   Ar   |   En
   تحلیل کهن‌الگویی حکایت «الملک‌ و البراهمه» کلیله و دمنه  
   
نویسنده نوری علی ,سرلک امیرحسین
منبع متن شناسي ادب فارسي - 1395 - دوره : 8 - شماره : 4 - صفحه:79 -92
چکیده    نظریه کهن‌الگو از مکتب روان‌شناسی کارل گوستاو یونگ برگرفته شده ‌است. یونگ، تصاویر و رسوبات روانی و آگاهی‌های ارثی موجود در ناخودآگاه جمعی را کهن الگو (آرکی تایپ) می نامد؛ به عبارت دیگر، کهن‌الگو، طرح کلی تجارب و رفتارهای مکرر اجداد و نیاکان بشر است که در ناخودآگاهی جمعی ریشه دارد. کهن‌الگوها در قالب نماد یا به شکلی نمادین در بسترهایی مانند اسطوره، حماسه، داستان، رویا و اوهام آشکار می‌شوند یا در آثار ادبی ظهور می‌یابند. از مهم‌ترین کهن‌الگوها می‌توان به «آنیما»، «آنیموس»، «پیر دانا»، «سایه»، «نقاب»، «تولد دوباره» و «فردیت» اشاره کرد. کلیله و دمنه کتابی مشحون از داستان‌های تمثیلی (تمثیل‌های حیوانی) است که به دلیل وجهۀ اساطیری، برخی از آن‌ها را می‌توان از دیدگاه نقد کهن‌الگویی بررسی کرد. یکی از این داستان‌ها که صبغۀ اساطیری و نمادپردازانه بر آن غالب است، حکایت «الملک و البراهمه» از باب شانزدهم این کتاب است. این داستان به دلیل افسانه‌ای بودن و نیز داشتن سلسله‌ای از رویاها، ظرفیت تحلیل کهن‌الگویی را دارد؛ در این پژوهش، کهن‌الگوهایی چون «سایه»، «آنیما»، «نقاب»، «پیر دانا» و «فردیت» در حکایت یادشده بررسی شده است. بر این اساس به اجمال می‌توان چنین تاویلی از داستان به دست داد: هبلار شاه که دچار گونه‌ای روان‌پریشی شده‌است، از طریق رویا به ناخودآگاه خویش راه می‌یابد و پس از رویارویی با آنیمای خود، به یاری آنیما و راهنمایی پیر دانا، از پریشانی می‌رهد و به «خود» (من راستین) نایل می‌شود. شاه فرایند فردیت و مسیر خودیافتگی را با رویا آغاز می‌کند؛ سپس به پیشنهاد ایران‌دخت، نزد کارایدون، معبر حکیم فرستاده می­شود و در پایان با درایت و ارشاد وزیر دانای خویش، از غم و روان‌پریشی می‌رهد.
کلیدواژه اسطوره، رویا، کهن‌الگو، الملک و البراهمه، کلیله و دمنه، ناخودآگاه
آدرس دانشگاه لرستان, ایران, دانشگاه لرستان, ایران
پست الکترونیکی amir.sarlak70@yahoo.com
 
   Archetypal Analysis of "Almalek and Albrahmh” from Kalila va Demna  
   
Authors Noori Ali ,Sarlak Amir Hosein
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved