|
|
زندان جان(پژوهشی در معنای قفس در متون شعری ادب فارسی)
|
|
|
|
|
نویسنده
|
مهرآوران محمود ,خدایی عاطفه
|
منبع
|
متن شناسي ادب فارسي - 1392 - دوره : 49 - شماره : 3 - صفحه:87 -110
|
چکیده
|
شـاعران و سخنوران در انتقال پیامهای خویش، با توجه به اندیشه و توانایی خود واژگانی را بر می گزینند که هم معنایی مفید و هم قدرت القا و تصویرسازی بـالایی داشته باشد. پــژوهش حاضر به بــررسی یکی از ایـن واژههای پرکاربرد، مـوثر، نمادین و تصـویری یعنی «قفس» مـی پردازد. بـا تحقیق در منتخب دیـوان شاعران از قرن سوم تا عصر حاضر مشخص میشود که واژه قفس که از زبـان عربی وارد فارسی شده است، پا به پای جریانهای شعر فارسی و متناسب بـا مـوضوعات گوناگون در طول تاریخ شعر، معانی گوناگون زبانی و بلاغی به خود گرفته است.شاعران به تناسب موضوعات و روحیه خویش علاوه بر معنی لفظی این واژه، معانی کنایی و استعاری گوناگونی مانند دنیا، تن، جسم، وطن، جامعه و معانی دیگر از این اراده کردهاند.بیشترین استفاده از این واژه در معنی «تن و دنیا» در شعر سنتی و عرفانی به چشم میخورد و در شعر معاصر بیشتر در مفهوم زندان و جامعه به کار رفته است. در مجموع تصویری که از قفس ارایه میشود زندانی برای روح و جان انسان است.
|
کلیدواژه
|
جسم ,دنیا ,زندان ,واژه گزینی ,تصویرسازی ,قفس ,شعر فارسی
|
آدرس
|
قم, استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم, ایران, دانشگاه الزهرا (س), دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه الزهرا, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|