|
|
بررسی واحدهای روایی داستان یوسف در چهار متن تفسیری کهن فارسی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
دشتی آهنگر مصطفی
|
منبع
|
متن شناسي ادب فارسي - 1398 - دوره : 11 - شماره : 3 - صفحه:97 -114
|
چکیده
|
داستان یوسف یکی از معروفترین داستانهای قرآنی است که همیشه مفسران به آن توجه داشتهاند. در این تفسیرها، افزونبر آنچه در قرآن در جایگاه متن اصلی آمده، مواردی تکرار شده است که از الگوی روایی ویژهای پیروی میکند و به نظر میرسد با ساختار کلی داستانهای ایرانی، بهویژه روایات عرفانی ایرانی متفاوت است؛ البته این تفاوت از نظرها به دور مانده است. ساختارگرایی برای بررسی این تفاوتها رویکردی مناسب است؛ زیرا با این رویکرد، روایات از منظری کلی بررسی میشود و پس از آن میتوان به این ساختارها از دیدگاههای مختلف توجه داشت. نویسنده در این مقاله ساختار داستان یوسف را در این متون تفسیری بررسی میکند: ترجمه تفسیر طبری (گروهی از نویسندگان)، قصه یوسف (احمد بن محمد زید طوسی)، کشف الاسرار و عده الابرار (رشیدالدین میبدی) و روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن (ابوالفتوح رازی). نویسنده برای این پژوهش به تحلیل پیرنگ و بررسی توالیهای این داستان در کتابهای نامبرده توجه دارد و پس از آن نیز به بررسی نقشمایههای مختلف و مشابه میپردازد و الگویی کلی از آن استخراج میکند. برپایه بررسیها میتوان دریافت که برداشت نویسندگان تفاسیر از عصمت یوسف، مهمترین وجه تفاوت روایات آنهاست. در دو متن به یوسف لغزشهایی نسبت داده شده است؛ اما این لغزشها در متون دیگر به شکلی نادیده گرفته یا توجیه میشود؛ این تفاوتها معنادار است و به تفاوت روایات، با وجود استفاده از یک منبع، میانجامد. همچنین میتوان 19 رویداد هستهای مستخرج در این مقاله را به شیوه تودوروف کاهش داد و به چهار واحد روایی بنیادین رسید. به نظر میرسد این الگوی کلی بر بسیاری از قصههای قرآنی و تفسیرهای آن انطباقپذیر باشد.
|
کلیدواژه
|
ساختارگرایی، روایت، داستان یوسف، پیرنگ، نقشمایه، رویداد هستهای
|
آدرس
|
دانشگاه ولایت, گروه زبان و ادبیات فارسی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
m.dashti_a@velayat.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
The Study of Narrative Units of Joseph’s Story in Four Ancient Persian Texts
|
|
|
Authors
|
Dashtiahangar Mostafa
|
Abstract
|
The story of Joseph, as one of the most well known story of Quran, has always attracted interpreters. In these interpretations, in addition to what has been written as a main text in Quran, some items have been repeated which don’t follow the common narrative pattern and seem to be different from the general structure of Iranian stories specifically those categorized in Iran’s mystical narrations. These differences have not been scrutinized. To analyze these differences, the structuralism approach is still a firm approach for one can analyze the narrative from a general point of view. It is then possible to examine these structures from different perspectives. The aim of this study is to analyze the structure of the story of Joseph in these interpretive texts: Translated tabari’s interpretation (A group of translators), the story of Joseph (Ahmad ibn Mohammad Zeyd Tousi), KashfulAsrar va EddatulAbrar (Ahmad ibn Mohammad AlMeybodi) and Rawd aldjinan wa rawh al djanan (Abulfutuh Razi). The method of this paper is analysis of the plot and sequence in the narratives, and after that, the similar functions are going to be evaluated and a general pattern will be extracted. The data analysis showed that although the functions of this story in each context are different, one can distinguish 19 similar functions like Vladimir Prop’s work. It is also possible to reduce these 19 functions in 4 fundamental narrative units like Toudorf’’s work. This general pattern probably is compatible with Quran and other interpretations.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|