نقابهای سودمند و زیانبار در داستان سیاوش
|
|
|
|
|
نویسنده
|
اسداللهی خدابخش ,عشقی جعفر
|
منبع
|
متن شناسي ادب فارسي - 1397 - دوره : 10 - شماره : 3 - صفحه:35 -53
|
چکیده
|
کهنالگوی نقاب یا پرسونا در نظریه یونگ، صورتکی است که هر فرد در ارتباط با انتظارها و معیارهای اجتماعی، فرهنگی، سنتی و نیز برای پاسخگویی به احتیاجهای کهنالگویی درون خود، از آن بهره میگیرد. درواقع پرسونا نقشی است که اجتماع، انجام آن را از فرد انتظار دارد و بهطورکلی هدف آن، تاثیرگذاری بر دیگران و پوشاندن طبیعت و ماهیت واقعی درونی شخص است. پرسونا در برابر شخصیت خصوصی فرد قرار دارد و درواقع شخصیت یا شخصیتهای اجتماعی اوست که فرد بهطور ناخودآگاه به جهان عرضه میکند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است و در آن کهنالگوی پرسونا در گفتوگوها و رفتارهای شخصیتهای داستان سیاوش در شاهنامه فردوسی بررسی میشود. در این مقاله نشان داده شده است که سیاوش و کاووس به سبب برخورداری از فره ایزدی، در گفتوگوها یا رفتارهای خود، نقاب زیانبار بر چهره نمیزنند. بیشترین گفتوگو و برخوردی که با استفاده از کهنالگوی پرسونا در داستان سیاوش آمده، برای دو چهره بدنهاد این داستان، یعنی سوداوه و کرسیوز است و همه پرسوناهای آنان از نوع زیانبار است.
|
کلیدواژه
|
نقاب، کهنالگو، شاهنامه، داستان سیاوش، گفتوگو
|
آدرس
|
دانشگاه محقق اردبیلی, ایران, دانشگاه محقق اردبیلی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
jafareshghi@gmail.com
|
|
|
|
|